يوسف (عليه السلام) انجام داد؟! يعنى در بازارهايشان راه برود، روى فرش هايشان قدم بگذارد و در عين حال او را نشناسند تا آنكه خداوند اجازه دهد كه خود را معرفى نمايد آن چنان كه به يوسف (عليه السلام) اجازه داد، آن زمان كه يوسف به برادرانش گفت: آيا مىدانيد چه بر سر يوسف و برادرش آورديد در حالى كه شما ناآگاه بوديد، برادران گفتند: تو حتما يوسف هستى؟! گفت: آرى من يوسفم و اين هم برادر من است. " (1) بر اساس اين روايات، حالت ناشناخته ماندن امام (عليه السلام) در زمان غيبت، همچون حالت حضرت يوسف (عليه السلام) و نوع رفتار او در اين مدت همانند رفتار حضرت خضر (عليه السلام) است كه قرآن، بخشى از شگفتيهاى آن را براى ما روشن ساخته است.
حتى از اين روايات چنين استفاده مىشود كه آن دو بزرگوار (حضرت خضر و حضرت مهدى (عليهما السلام)) با هم زندگى و با يكديگر همكارى دارند.
و چه بسا بسيارى از اقدامات آن حضرت، بدست ياران شايسته او و شاگردانش انجام پذيرد. كسانى كه از قدرت طى الأرض برخوردارند و زمين و مسافت هاى آن برايشان كوتاه مىشود و خداوند آنان را به خاطر ايمانشان با آموزشهاى حضرت مهدى (عليه السلام) رهنمون مىسازد، آرى روايات و داستانهاى معتبر فراوانى از قبيل راه رفتن روى آب و طى الارض و امثال آن، حتى درباره كسانى كه از اولياء و بندگان شايسته خداوند بوده و مقامى كمتر از ياران خاص آن حضرت را دارا بودهاند، نقل شده است.
خداى سبحان همواره كارها و حوادث بزرگ و كوچك اين جهان را با اسباب آن به جريان مىاندازد اما او حاكم بر اين اسباب است و بدست هر يك از فرشتگان يا بندگانش كه اراده فرمايد، مىتواند هرگونه تصرفى در اين امور بنمايد. بسيارى از پديده ها كه در نظر ما طبيعى جلوه مىكند، اگر بتوانيم حقيقت آن را ببينيم متوجه