" وقتى سفيانى خروج كند، حضرت مهدى (عليه السلام) نهان گردد و سپس دوباره ظاهر شود " (1) اين روايت، تفسيرى ندارد جز آنكه امام (عليه السلام) بعد از خروج سفيانى، در رجب ظاهر، و آنگاه تا لحظه ظهور خويش در محرم نهان گردد، و روايت مشخص نمىكند كه آيا اين ظهور پيش از نداى آسمانى، در ماه رمضان است و يا بعد از آن؟
از امام صادق (عليه السلام) روايت شده كه فرمود:
" قائم قيام نكند مگر پس از آنكه دوازده نفر، اتفاق بر يك سخن كنند و گويند او را ديدهاند اما آنها را تكذيب كنند " (2) به نظر مىرسد كه آنان مردانى راستگو باشند، چون امام (عليه السلام) اتفاق نظر آنها را از ديدار حضرت مهدى (عليه السلام) بيان مىكند و از تكذيب مردم نسبت به آنها تعجب مىكند و ظاهرا ملاقات آنها با حضرت، در همان دوره اى صورت مىگيرد كه امام (عليه السلام) ظهورى نامحسوس و نه چندان آشكار دارد تا تدريجا مسأله ظهور، علنى گردد و سرانجام نام و يادش بالا گرفته و ظهور موعود عملى شود.
بنابراين، حضرت در اين دوره حساس نقش تقريبا كامل رهبرى خود را ايفا نموده و با رهنمودهاى خويش حكومت هاى زمينه ساز يمنى و ايرانى را رهبرى مىنمايد و در تمام سرزمين هاى اسلامى، با ياران خود كه اولياء خدايند، ارتباط برقرار مىكند.
و اينك براى آنكه بتوان اقدامات امام (عليه السلام) در دوره ظهور كوتاه را به تصوير كشيد، نگاهى گذرا بر اعمال حضرت در دوره غيبت، مىاندازيم. پاره اى از روايات آوردهاند كه امام (عليه السلام) در اين دوره در مدينه منوره مسكن مىگزيند و با سى نفر در