حضرت فاطمه معصومه در پى برادر از مدينه خارج شد و به سمت ايران حركت كرد چون به شهر ساوه رسيد، بيمار شد، سؤال كرد فاصله اينجا تا قم چقدر است؟
عرض كردند ده فرسخ... زمانى كه خبر ورود آن حضرت به ساوه به اولاد سعد - يعنى سعد پسر مالك اشعرى در قم - رسيد، همه با هم به طرف ساوه حركت كردند تا از حضرت تقاضا كنند كه به شهر قم بيايند. چون حضور او رسيدند، موسى پسر خزرج از بين آن جماعت به طرف حضرت رفت و مهار شتر ايشان را گرفته و تا قم همراهى كرد و آن بزرگوار را در منزل خويش جاى داد، پس از 16 يا 17 روز اقامت در شهر قم، آن بانوى بزرگ به رحمت و رضوان الهى پيوست و روح پاكش به ملكوت اعلى پر گشود. موسى، آن حضرت را در زمينى كه متعلق به خودش بود و هم اكنون نيز مرقد مطهر حضرتست، به خاك سپرد و سقفى از بوريا و حصير بر قبر او برافراشت. تا آنكه توسط زينب دختر حضرت جواد (عليه السلام) بر قبر آن بزرگوار گنبد و بارگاهى بنا شد " (1) از روايات چنين برمىآيد، كه فاطمه معصومه همچون مادرش فاطمه زهرا بانوئى اهل عبادت، قداست و منشأ خير بسيار و شبيه مادرش فاطمه زهرا (عليها السلام) بود، آن بزرگوار با سن كم، نزد اهل بيت (عليهم السلام) مقام خاص و والايى داشت. اين مقام و منزلت حضرت، نزد علماء و بزرگان قم نيز محرز بود زيرا آنان به منظور ارج نهادن به مقام آن بانو از قم به طرف ساوه حركت كرده و به استقبال وى شتافتند و پس از رحلت آن بانو، ساختمانى بر مزارش ساخته سپس گنبدى بنا كردند و آنجا را زيارتگاه دوستداران اهل بيت قرار دادند و عدهاى از آن بزرگان وصيت كردند كه در جوار حضرتش به خاك سپرده شوند.