مسلم از ابو هريره روايت مىكند: هنگامى كه سوره جمعه نازل مىشد، ما نزد رسول خدا (صلى الله عليه وآله) نشسته بوديم، وقتى حضرت اين آيه را خواند: و آخرين منهم لما يلحقوا بهم... (و كسانى كه هنوز به ايشان نپيوسته اند) شخصى پرسيد: يا رسول الله! آنان كيانند؟ حضرت پاسخى نداد تا دوباره و سه باره سؤال كرد. سلمان فارسى هم آنجا بود. حضرت دست بر شانه سلمان گذشت و فرمود: اگر ايمان در ثريا هم باشد، مردانى از اينان به آن خواهند رسيد (1).
احمد بن حنبل روايت مىكند: پيامبر (صلى الله عليه وآله) فرمود: نزديك است كه خداوند متعال اطراف شما را از عجم پر كند، آنان چون شيرانى هستند كه نمىگريزند. با دشمنان شما مىجنگند و از غنائم شما استفاده نمىكنند. (2) اين روايت را ابو نعيم با اسناد مختلف از حذيفه و سمرة بن جندب و عبد الله بن عمر روايت كرده است. (3) ابن ابى الحديد روايت مىكند: اشعث بن قيس از ميان جمعيت خود را به على (عليه السلام) رساند و گفت: يا امير المؤمنين! اين سرخ رويان (يعنى ايرانيان) كه اطراف ترا گرفتهاند بر ما عرب ها غلبه كردهاند.
حضرت با پاى خود آهسته به منبر كوبيد. صعصعة بن صوحان گفت: ما را با اشعث چه كار؟! امروز امير المؤمنين درباره عرب سخنى خواهد گفت كه هرگز گفته نخواهد شد. حضرت فرمود: كداميك از اين شكم پرستان بى شخصيت كه مانند الاغ در رختخوابش مىغلطد و مانع هدايت مردم مىگردد، عذر مرا مىپذيرد؟! آيا تو مىخواهى من آنها (ايرانيان) را برانم؟! اگر چنين كنم قطعا نادان خواهم بود. قسم به كسى كه دانه را شكافت و انسان را آفريد، ايرانيان شما را براى بازگشت به دين خواهند كوبيد، چنان كه شما آنها را براى پذيرش دين كوبيديد. (4)