ساير ملتها باشند، چرا كه به نظر مىرسيد ايرانيان طرفداران تمدنى كفرآميز و متكى به افتخارات قومى خويشند و شاه و حاميان غربى او نيز براى برانگيختن چنين فكر و فرهنگى تلاش مىكنند.
... تا اينكه پيروزى انقلاب اسلامى در ايران، مسلمانان جهان را غافلگير و قلب هاى غمگين آنان را چنان از سرور و شادى سرشار نمود كه در قرن هاى گذشته بى سابقه بود، حتى مىتوان گفت: تصور چنين پيروزى بزرگى در فكر كسى نمىگنجيد. اين سرور و خوشحالى همه كشورها و ملتهاى مسلمان را در برگرفت، و به جائى رسيد كه همه جا سخن از فضل و برترى ايرانيان و نژاد و قبيله سلمان فارسى بود، بطور مثال، يكى از صدها عنوانى كه در مجلات و روزنامه هاى غرب و شرق جهان اسلام منتشر شد، اين تيتر مجله تونسى " شناخت " بود كه در آن آمده بود: " پيامبر (صلى الله عليه وآله)، ايرانيان را براى رهبرى امت اسلام برمىگزيند " اين حوادث، نگاه ما را بار ديگر به سوى ايرانيان باز گرداند و دريافتيم رواياتى كه از پيامبر (صلى الله عليه وآله) درباره ايرانيان وارد شده تنها مربوط به تاريخ گذشته آنها نبوده، بلكه به آينده نيز ارتباط دارد...
از اين رو با مراجعه به منابع حديث و تفسير و بررسى روايات مربوط به ايرانيان، به اين نتيجه رسيديم كه اين اخبار بيش از آنكه مربوط به گذشته باشد، مربوط به آينده است و جالب اينكه اين گونه روايات در منابع حديث سنى ها بيشتر از منابع شيعه ها وجود دارد.
چه مىتوان كرد، وقتى كه در روايات مربوط به حضرت مهدى (عليه السلام) و زمينه سازان حكومت آن بزرگوار، ايرانى ها و يمنى ها داراى سهم بسزائى بوده و كسانى هستند كه به افتخار ايجاد زمينه ظهور آن حضرت و شركت در نهضت وى نائل مىشوند، همچنين افراد شايسته و بزرگى از مصر و مؤمنانى حقيقى از شام و گروههايى از