اين روايت نشان مىدهد كه خسارت هاى ناشى از جنگ مزبور، بطور اساسى بر ملت هاى غير مسلمان وارد مىشود. جمله " اهل شرق و غرب. آرى و اهل قبله با هم اختلاف پيدا كنند " عبارت دقيقى است كه بيانگر كم اهميت بودن اختلاف مسلمانها است و به نظر مىرسد اين اختلاف نتيجه و يا تابع اختلافات اهل شرق و غرب باشد. البته اين نكته در جنگ جهانى آينده طبيعى خواهد بود زيرا اهداف آن جنگ مراكز حكومت ها و كشورهاى بزرگ و پايگاه هاى نظامى آنان است و آثار آن بطور غير مستقيم به مسلمانان نيز سرايت مىكند. برخى از روايات ما صريحا به اين مطلب اشاره كردهاند. ابو بصير مىگويد از امام صادق (عليه السلام) شنيدم كه فرمود: " اين امر (يعنى قيام قائم) نخواهد بود تا دو سوم مردم از بين بروند. پرسيديم وقتى دو سوم مردم از بين رفتند پس چه كسى باقى خواهد ماند؟ فرمود: آيا دوست نداريد كه شما در يك سوم باقى مانده باشيد؟ " (1) شايد خطبه امير مؤمنان (عليه السلام) بيش از ساير احاديث، زمان و عامل اين جنگ را مشخص مىسازد، خطبه اى كه در آن، تعدادى از نشانه هاى ظهور بيان شده و دو فقره از آن به جنگ جهانى ارتباط دارد. حضرت فرمود: " آگاه باشيد اى مردم: از من آنچه مىخواهيد بپرسيد، پيش از آن كه فتنه و فساد شرقى همچون شتر لجام گسيخته اى كه گويا يك بار مرده و زنده شده و افسارش رها شده، فرا رسد و با فتنه اى ديگر در مغرب زمين آتشى عظيم برافروخته گردد، فتنه اى كه آه از نهاد همگان برآورد و فرياد خونخواهى و انتقام را بالا برد. آنگاه مردى (يا راهبى) از اهل نجران خارج شود و امام (عليه السلام) را اجابت كند. او اول مرد نصرانى است كه دعوت حضرت را لبيك گويد و صومعه خود را تخريب و صليبش را بشكند و به اتفاق ياران و مردم مستضعف و سواران و با درفشهاى هدايت به طرف " نخيله " حركت كند. (در آن روز) محل تجمع تمام مردم روى زمين، منطقه اى بنام فاروق است (و آن منطقه اى است كه در سر راه سفر حج امير مؤمنان (عليه السلام) بين برس و فرات قرار دارد) در آن روز
(١٩٩)