اشتر " شهرتى ابدى يافته است چون اين انسانى ترين منشور، در فصول درخشان خود آئين فضيلت و تقوى و روش جهاندارى، مردم خواهى و ملتدارى را به معاصران و آيندگان مىآموزد. در اين منشور شگرفت و شگفتى آفرين، امام على (عليه السلام)، با آن لحن حماسى شورانگيز، افراد و آحاد كشور را آن سان به معنويت و صداقت و شرافت و فضيلت، دعوت مى كند كه حتى دشمنان او در طول تاريخ اعتراف كرده اند كه اصول و پايههاى اين دعوت، بر اساس معيارهاى عدالت، برادرى و برابرى در قانون، و براساس معنويت و آزادى خواهى استوار شده است. اين فرمان امام، يكى از مهم ترين سفارشهاى گرامى آن حضرت است كه حقوق عمومى، تعارفات خصوصى، و راه و رسم زندگى يك فرد مسلمان راستين را روشن و تعيين كرده است.
على (عليه السلام)، اين نمونه بارز عدل اسلامى، با شيوهء زندگى پرشكوه خود، با رفتار و كردار و با گفتار وآثار خود، همواره عدالت اجتماعى را يك تكليف الهى و يك وظيفهء خدايى، و ناموس تغيير ناپذير جامعه مىداند و قصور در اين امر مقدس را، نه تنها جايز نمى شمارد، بلكه بر آن سلوك در اين موارد حتى يك تماشاچى بى طرف بودن براى يك مسلمان آگاه، گناهى نابخشودنى شمرده مى شود. همه جا، در اين فرمان مبارك، مى بينيم كه على (عليه السلام) خطاب به فرماندار برگزيدهء خود، او را از ظلم، اجحاف، تبانى، توطئه و رشوه برحذر داشته است.
در همين فرمان، چاپلوسى و تملق را موقوف مى دارد. ملاك برترى و امتياز را صداقت و تلاش مى داند. تفكيك و تشخيص خادم و خائن را وظايف استاندار و فرماندار مى شمارد. و برابرى و سماوات اين دو را به هيچ روى جايز نمى شمارد. و از سوى ديگر آن را كه به حقوق ديگران تجاوز و تعدى كند، در هر رتبه و مقامى كه باشد مستوجب و مستحق عقوبت و مكافات مى شمارد. مى فرمايد: " تنبيه و مجازات خائنان، ضرورى است و تشويق و ترفيع خدمتگزاران واقعى واجب و لازم است. على (عليه السلام) شالودهء ضرورى پيوند دولت و ملت را، وجود اطمينان و اعتماد ميان آن دو مى داند و نيز برقرارى و ايجاد روابط حسنه ميان اين دو را، ا ز ضروريات اوليه پايدارى حكومت و پايه استحكام و نيرومندى دولت و عامل آسايش و رفاه ملت و مردم مى شمارد. در اين عهدنامه، قوام