بعضى از دندانها را از بين ببرد در صورتى كه صاحب دندان مرد باشد بايد براى هر دندانى پانصد درهم ديه بدهد و اگر زن باشد ديه آن تا به مقدارى كه به ثلث ديه برسد با ديه مرد مساوى است و در صورتى كه از ثلث بگذرد ديه دندانهاى او نصف دندانهاى مرد است.
(ششم) هر دو دست كسى را از بند جدا كند و اگر يك دست را از بند جدا كند، بايد نصف ديه كشتن مثل او را بدهد. (هفتم) ده انگشت كسى را ببرد و ديه هر انگشت در مرد يك دهم ديه كشتن است و در زن تا ثلث ديه با مرد مساوى است و در بيشتر از ثلث، نصف ديه انگشتان مرد است. (هشتم) هر دو پستان زنى را ببرد و اگر يكى از آنها را ببرد، بايد نصف ديه كشتن مثل او را بدهد. (نهم) هر دو پاى كسى را تا مفصل يا همه ده انگشت پا را ببرد و ديه هر انگشت، يك دهم ديه كشتن مثل او است (دهم) تخمهاى مردى را از بين ببرد. (يازدهم) طورى به كسى آسيب برساند كه عقل او از بين برود. و اگر پشت كسى را طورى بشكند كه ديگر درست نشود احوط (واجب) اين است كه رجوع به صلح شود.
(مسأله 2809) اگر اشتباها كسى را بكشد بايد علاوه بر ديه كه در مسأله (2806) گفته شد خود قاتل يك بنده آزاد كند و اگر نتواند بنده آزاد كند دو ماه پى در پى روزه بگيرد و اگر اين را هم نتواند شصت فقير را سير كند. و اگر عمدا و به نا حق بكشد، در صورت عفو يا گرفتن ديه بايد دو ماه روزه بگيرد و شصت فقير را سير كند و يك بنده را آزاد نمايد.
(مسأله 2810) كسى كه سوار حيوان است، اگر كارى كند كه آن حيوان به كسى آسيب برساند، ضامن است. و نيز اگر ديگرى كارى كند كه حيوان به سوار خود، يا بكس ديگر صدمه بزند، آن كننده كار ضامن مىباشد.
(مسأله 2811) اگر انسان كارى كند كه زن حامله سقط كند، و آن سقط آزاد و محكوم با سلام باشد چنانچه چيزى كه سقط شده نطفه باشد، ديهاش بيست مثقال شرعى طلاى سكه دار است، كه هر مثقال آن 18 نخود مىباشد، و اگر علقه يعنى