راه و مركب سوارى يا مالى كه بتواند با آن مال آنها را تهيه كند داشته باشد. (دوم) سلامت مزاج و توانائى آن را داشته باشد كه بتواند مكه رود و حج را بجا آورد. (سوم) در راه مانعى از رفتن نباشد و اگر راه بسته باشد، يا انسان بترسد كه در راه جان يا عرض او از بين برود، يا مال او را ببرند، حج بر او واجب نيست.
ولى اگر از راه ديگرى بتواند برود، اگر چه دور تر باشد، بايد از آن راه برود. (چهارم) به قدر بجا آوردن اعمال حج وقت داشته باشد. (پنجم) مخارج كسانى را كه خرجى آنان بر او واجب است مثل زن و بچه و مخارج كسانى را كه مردم خرجى دادن به آنها را لازم مىدانند داشته باشد. (ششم) بعد از برگشتن كسب يا زراعت، يا عايدى ملك، يا راه ديگرى براى معاش خود داشته باشد كه مجبور نشود به زحمت زندگى كند.
(مسأله 2045) كسى كه بدون خانه ملكى رفع احتياجش نمىشود يعنى به زحمت مىافتد حج وقتى بر او واجب است كه پول خانه را هم داشته باشد.
(مسأله 2046) زنى كه مىتواند مكه برود، اگر بعد از برگشتن از خودش مال نداشته باشد و شوهرش هم مثلا فقير باشد و خرجى او را ندهد و ناچار شود كه به سختى زندگى كند، حج بر او واجب نيست.
(مسأله 2047) اگر كسى توشه راه و مركب سوارى نداشته باشد و ديگرى به او بگويد حج برو، من خرج تو و عيالات تو را در موقعى كه در سفر حج هستى مىدهم، در صورتى كه اطمينان داشته باشد كه خرج او را مىدهد حج بر او واجب مىشود.
(مسأله 2048) اگر خرجى رفتن و برگشتن و خرجى عيالات كسى را در مدتى كه مكه مىرود و برمىگردد، به او ببخشند و با او شرط كنند كه حج كند و او قبول نمايد حج بر او واجب مىشود، اگر چه قرض داشته باشد و در موقع برگشتن هم مالى كه بتواند با آن زندگى كند نداشته باشد.