تمام شده و صفها به هم نخورده است، اگر انسان بخواهد فرادى يا با جماعت ديگرى كه برپا مىشود نماز بخواند، با شش شرط اذان و اقامه از او ساقط مىشود: ((اول)) آن كه نماز جماعت در مسجد باشد، و اگر در مسجد نباشد، ساقط شدن اذان و اقامه معلوم نيست. ((دوم)) آن كه براى آن نماز، اذان و اقامه گفته باشند. ((سوم)) آن كه نماز جماعت باطل نباشد. ((چهارم)) آن كه نماز او و نماز جماعت در يك مكان باشد، پس اگر نماز جماعت داخل مسجد باشد و او بخواهد در بام مسجد نماز بخواند، مستحب است اذان و اقامه بگويد. ((پنجم)) آن كه نماز او و نماز جماعت هر دو اداء باشد. ((ششم)) آن كه وقت نماز او و نماز جماعت مشترك باشد، مثلا هر دو نماز ظهر، يا هر دو نماز عصر بخوانند، يا نمازى كه به جماعت خوانده مىشود نماز ظهر باشد، و او نماز عصر بخواند، يا او نماز ظهر بخواند، و نماز جماعت نماز عصر باشد.
(مسأله 935) اگر در شرط سوم از شرطهائى كه در مسأله پيش گفته شد شك كند، يعنى شك كند كه نماز جماعت صحيح بوده يا نه، اذان و اقامه از او ساقط است. ولى اگر در يكى از پنج شرط ديگر شك كند مستحب است اذان و اقامه بگويد.
(مسأله 936) كسى كه اذان و اقامه ديگرى را بشنود مستحب است هر قسمتى را كه مىشنود آهسته بگويد.
(مسأله 937) كسى كه اذان و اقامه ديگرى را شنيده باشد، چه با او گفته باشد يا نه، در صورتى كه بين آن اذان و اقامه و نمازى كه مىخواهد بخواند زياد فاصله نشده باشد، مىتواند براى نماز خود اذان و اقامه نگويد.
(مسأله 938) اگر مرد اذان زن را با قصد لذت بشنود، اذان او ساقط نمىشود، بلكه اگر قصد لذت هم نداشته باشد، ساقط نمىشود.
(مسأله 939) اذان و اقامه نماز جماعت را بايد مرد بگويد، ولى در نماز جماعت