تو ز قرآن باز خوان تفسير بيت * گفت ايزد (ما رميت اذ رميت) گر بپرانيم تير آن نى زماست * ما كمان و تير اندازش خداست اين نه جبر اين معنى جبارى است * ذكر جبارى براى زارى است جناب استاد بزرگوار عارف كامل (آيت الله حسن زاده آملى - دام عزه) در اين باب مى فرمايد:
(بارى ديوار مى گويد من روشنم وراست مى گويد، ولى روشنى براى او بالذات نيست بلكه بالعرض است، چه اينكه روشن نبود و روشنى بر او عارض شد و عقل گويد: (ما بالعرض ينتهى الى ما بالذات). (1) و به قول ميرفندرسكى:
هرچه عارض باشد او را جوهرى بايد نخست * عقل بر اين دعوى ما شاهد يكتاستى جان اگر نه عارضستى زير اين چرخ كبود * اين بدنها نيز دائم زنده و برپاستى باز مى بينيم كه ديوار سايه داده است، و هر كس مى داند كه اين سايه به ديوار قائم است، چه، سايه از خود، وجود في ذاته ندارد و سايه ديوار از شمس صادر نشد، چنان كه نور ديوار از شمس صادر شد، ولى اگر خورشيد بر ديوار نمى تابيد، سايه وجود نمى يافت. پس خورشيد اگر چه بالذات، به ديوار سايه نداده بلكه بالذات به او نور داده است، ولى وجود سايه به اشراق خورشيد است. پس ديوار بالذات روشنى ندارد و بالعرض روشن است كه روشنى از شمس است. و نيز ديوار