گاهى زوج است و گاهى زوج نيست؟ بديهى است كه پاسخ اين سؤال، مثبت است.
5 - اراده اى كه به مسافتى تعلق مى گيرد، مثلا كسى اراده مى كند كه يك كيلومتر راه طى كند، اين اراده بر هر قدم و هر جزء از اين راه تعلق گرفته و به تعداد اجزاء راه قابل تجزيه است. و انقسام جزء هم نهايت ندارد، پس اراده متعلق به آنها نيز بى نهايت است.
حضرت امام - رضوان الله تعالى عليه - نيز چند مثال بر مثالهاى ميرداماد - رحمة الله تعالى عليه - افزود وضمنا اشاره فرمود بر اينكه مثال براى قياس مزبور، فراوان است و ما به توضيح يك مثال اكتفا مى كنيم:
(امكان در ممكنات)، فرض كنيد مى گوييم: (زيد موجود بالامكان). در اين صورت سؤال مى شود كه آيا خود امكان هم در خارج واقعيت دارد يا نه؟ صورت دوم باطل است، زيرا معنا ندارد كه شئ بى واقعيت، بيانگر حال نسبت محمول به موضوع باشد، پس قهرا صورت اول صحيح خواهد بود.
و بر اين فرض، مى گوييم كه خود امكان واقعيت دار، آيا ممكن است يا واجب و يا ممتنع؟ و چون به دو شق اخير، راهى نيست، قهرا خود آن امكان، ممكن خواهد بود. و در اين صورت، نقل كلام به آن امكان دوم مى كنيم و همچنين سوم و چهارم و.. و به همين قياس است وجوب در واجب و ضرورت در قضاياى ضروريه.
پس به اين بيان، همان طورى كه مثلا در يك امكان، امكانهاى بى شمارى نهفته بود و اين امكانها به شكل مرتب و منظم در وجود واحد جمع آمده بودند، همچنين در اراده واحد، ارادات بى شمارى جمع و گرد آمده اند.
و بايد توجه داشت كه در بحثهاى فلسفى و كلامى، دانشمندان فن در اين مورد