از دعا به دست نمى آيد. و هيچ درى نيست مگر اينكه در اثر زياد كوبيدن، براى صاحبش باز مى شود).
و در مورد تأثير گناه و نيكوكارى مى فرمايد: (من يموت بالذنوب اكثر ممن يموت بالاجال و من يعيش بالاحسان اكثر ممن يعيش بالاعمار) (1) يعنى: (كسانى كه با گناهان مىميرند، بيشترند از كسانى كه به مرگ طبيعى مىميرند. و كسانى كه با نيكوكارى زندگى مى كنند؟ بيشترند از كسانى كه با عمر اصلى زندگى مى كنند).
در مورد صدقه نيز مى فرمايد: (ان الصدقة تدفع ميتة السوء عن الانسان). (2) يعنى: (صدقه، مرگ بد را از آدمى دور مى كند).
على هذا، همان طورى كه علل مادى مى توانند سرنوشت ساز باشند، عوامل معنوى نيز ممكن است در پيدايش پديده ها مؤثر باشند و در زمره علل و اسباب پيدايش حوادث اين جهان قرار داشته باشند.
توبه و دعا مى تواند يونس و قومش را از ورطه هلاكت نجات دهد، صله رحم مى تواند عمر را زياد كند. اذيت به ديگران و ستم به بندگان خدا، ممكن است مايه هلاكت و سقوط گردد، پرهيزگارى و احسان به ديگران ممكن است مايه فراوانى نعمت و آسايش در زندگى شود و.. حال چگونه اين عوامل معنوى مى توانند چنين نقش سرنوشت سازى را داشته باشند و در زمره اسباب و مسببات اين عالم قرار گيرند، خود بحثى است كه از حوصله اين رساله بيرون است.
* * *