حوادث مىكند. كسى در برابر خطر اين فتنه نسبت به دين خود و خانوادهاش پناهگاهى نمىيابد و از جور فرمانروايان ستم پيشه و دار و دستهشان محل امنى باقى نمىماند!
سوم: نقطه شروع اين فتنه، منطقه شام است. به همين جهت دشمنان، آنجا را " مهد گسترش تمدن " مىنامند و سنگ بناى كشور اسرائيل را در آن ايجاد مىكنند.
در روايتى ديگر از عبارت " احاطه بر شام " استفاده شده يعنى اين فتنه ابتدا شام را در برمىگيرد و سپس به ديگر سرزمينهاى اسلامى كشيده مىشود.
روايتى ديگر نام " فتنه فلسطين " بر آن نهاده كه موج اين فتنه، بر ساكنان منطقه شام بيش از ديگران تأثيرگذار خواهد بود.
چهارم: اين فتنه مدت طولانى ادامه مىيابد و راه حلها برايش سودمند واقع نمىشود زيرا فتنه، فتنه اى است با ابعاد فرهنگى و عميق تر از آن كه از طريق ترميم و اصلاح، چارهجوئى شود. از سوى ديگر موج مقاومت مردم و موج دشمنى دشمنان سبب از هم گسيختن تمام راه هاى مسالمتآميز مىگردد.
چنان كه در روايت آمده:
" از ناحيه اى دست به كار اصلاح آن نشوند مگر آنكه از سوى ديگر گسسته شود ".
و در روايت ديگر آمده:
" از جانبى چاره جوئى نكنند مگر آنكه از سوى ديگر گسسته شود ".
معناى هر دو روايت يكى است، زيرا اين فتنه فقط با قيامى كه زمينه ساز حكومت حضرت مهدى (عليه السلام) است و سپس با ظهور آن حضرت ارواحنا فداه خاتمه خواهد يافت.
تعداد زيادى از روايات با صراحت بيان كردهاند كه آن فتنه، آخرين فتنه قبل از ظهور و متصل به ظهور حضرت است و برخى روايات آن را بطور واضح فتنه متصل