ستمگر و ظالمى وجود ندارد تا شهدا پيش آنان ذليل و خوار باشند چنان كه از روايت برداشت مىشد همچنانكه روايت به روشنى بيان ننموده كه آنها به دست چه كسانى كشته مىشوند و شايد كلمه " برادران " اشتباها بجاى كلمه ديگرى نوشته شده باشد.
و دجالى كه نامش مطرح شد و گفته شد بعد از آنها خواهد آمد و داراى طرفدارانى بالغ بر هفتاد هزار تن از نصارا است، بعيد نيست كه غير از دجال موعود باشد زيرا او بعد از ظهور حضرت مهدى (عليه السلام) ظاهر خواهد شد. علاوه بر اين نكات مبهم، روايت مذكور داراى اشكال هاى ديگرى نيز هست از جمله اينكه روايت ابن قتيبه به بيان شهداى ابله اكتفا نموده و نامى از دجال به ميان نياورده است و از طرفى ابن ميثم منبع اين روايت را متذكر نشده كه اين خود نياز به تحقيق و بررسى بيشتر دارد.
در تفسير نور الثقلين درباره اين آيه شريفه كه مىفرمايد: " وجاء فرعون ومن قبله والمؤتفكات بالخاطئة " (1) (يعنى: فرعون و كسانى كه قبل از او بودند و شهرهاى زير و رو شده مرتكب خطا شدند) آمده است كه منظور از شهرهاى زير و رو شده شهر بصره است همچنين در تفسير آيه شريفه " والمؤتفكة أهوى " (2) (يعنى: شهرهاى زير و رو شده را فرو افكند) از امام صادق (عليه السلام) نقل شده كه فرمود: " مراد اهل بصره است و هم آن شهر است كه زيرورو شده است " و در تفسير آيه 9 سوره حاقه، امام صادق فرمود:
" آنان قوم لوط اند كه شهرشان زير و رو و بر سرشان واژگون شد " و در همين تفسير مطلبى از كتاب " من لا يحضره الفقيه " از جويرية بن مسهر عبدى آمده است كه گفت: " با امير مؤمنان (عليه السلام) از جنگ با خوارج بر مىگشتيم، وقت نماز عصر بود كه به سرزمين بابل رسيديم، حضرت به همراه مردم در آن منطقه فرود آمد سپس امام رو به مردم