" در خانه اى كه او در آنجا در حال سجده بود، آتش افتاد و اهل خانه فرياد مى كردند كه اى فرزند رسول خدا (صلى الله عليه وآله) آتش! سر از سجده بر نداشت بعد از زمانى سر برداشت از او پرسيدند چه چيز شما را از اين آتش غافل گردانيد؟ فرمود: آتش ديگر مرا، از اين آتش غافل گردانيد ".
" وكان يقول: ان قوما عبدوالله عزوجل رهبة فتلك عبادة العبيد، وآخرين عبدوالله رغبة فتلك عبادة التجار، وآخرين عبدوه شكرا فتلك عبادة الأحرار. " " بارها آن حضرت مى فرمود: گروهى خداى را از روى ترس عبادت مى كنند و اين عبادت بردگان است و گروهى به انگيزهء پاداش مىپرستند و اين عبادت تجارت پيشگان است و گروهى او را براى آن كه از او سپاسگزارى كرده باشند، عبادت مى مايند و اين نوع عبادت، عبادت آزادگان است ".
" باز روايت شده است كه مردى به امام سجاد (عليه السلام) ناسزا گفت. و به وى افتراء بست حضرت به او فرمود: اگر آنچه گفتى در من باشد، پس به خدا توبه مى كنم و طلب آمرزش مى نمايم و اگر نباشد، در اين صورت تو به من افتراء بستى و خداوند تو را بيامرزد. همين كه آن مرد اين برخورد را از امام ديد، بلند شد و سر آن حضرت را بوسيد و گفت: فدايت شوم تو آن طورى كه من گفتم نيستى پس مرا ببخش. فرمود: خداوند تو را بيامرزد آن مرد گفت: خدا مى داند كه رسالت خويش را كجا قرار دهد؟ " (1) در پايان " يافعى " مى افزايد:
" محاسن و فضائل او بيش از آنست كه ما در اينجا به اين اختصار بسنده كرديم ".
20. ابن عماد حنبلى (م 1089): صاحب كتاب " شذرات الذهب في أخبار من ذهب " گويد: " زين العابدين على بن حسين هاشمى، به جهت كثرت عبادتش " زين العابدين " ناميده شد و تا روزى كه فوت كرد و در هر شبانه روز هزار ركعت نماز مى خواند و روزى كه پدرش به شهادت رسيد، مريض بود از اينرو متعرض او نشدند، سپس داستان