پس چنان كه خدا دربارهء تو نيكوئى كرده تو نيز در حق آن بنده نيكوئى كن! و اگر او را ناخوش داشتى، او را عوض كن تا آفريدهء خدا را آزار نداده باشى؟ تمام نيروها از آن خداست.
22. حق مادر:
و حق مادرت اينست كه بدانى او تو را در جايگاهى حمل نموده است كه كسى، ديگرى را برنمىدارد. و از ميوهء دل خود به تو روزى داده كه كسى به ديگرى نمى دهد. و تو را به همهء اعضاى خود نگاهبانى كرده، و با كى نداشته است كه خود گرسنه ماند و تو را سير سازد او خود زير آفتاب باشد و تو را زير سايه نگاهدارد. او خود تشنه ماند و تو را سيراب كند. و برهنه باشد و تو را بپوشاند. و به خاطر تو بيدارى كشد و تو را از گرما و سرما نگاهدارد، تا تو براى او باشى. پس جز به يارى خدا و توفيق او از عهدهء سپاس او بر نخواهى آمد.
23. حق پدر:
اما حق پدر تو اين است كه بدانى او اصل و ريشهء تو است و اگر او نبود تو هرگز نمى بودى. پس هر گاه در خود چيزى ديدى كه تو را شادمان ساخت بدان كه اصل آن نعمت را از پدرت دارى. خدا را بر آن سپاس گوى و آن اندازه كه مى توانى شكر او به جاى آر بدان كه تمام نيروها و قدرتها از جانب خدا است.
24. حق فرزند:
و اما حق فرزند تو اين است كه بدانى او از توست و در نيك و بد اين جهان به تو پيوسته است، و تو به حكم ولايتى كه بر او دارى در آداب نيك آموختن و شناساندن خداوند - عزوجل - و كمك كردن وى بر اطاعت خدا مسؤل او هستى پس در كار او همچون كسى باش كه مى داند در نيكوئى وى را پاداش، و در بدى او را كيفر مى دهند.
25. حق برادر:
و اما حق برادرت اين است كه بدانى او يا رو بازوى تو، و عزت و قوت توست. پس او را سلاح نافرمانى خدا مساز! و وسيلهء ستم بر آفريدگان خدا قرار مده! در برابر دشمنانش