" اللهم وصل و سلم على الإمام الرابع، أبي الائمة بادخ النهمة، شامخ الهمة، كاشف الغمة، دافع الملمة، المنافح عند الامور المهمة الواقف، في مواقف العبادة بالليالى المدلهمة الشوكة مع المفاخر الجمة، صاحب المناقب والمزايا الجمة، صاحب العز المنيع والمجد الرفيع المدفون، مع عمه الحسن في البقيع ".
" بار خدايا درود و صلوات و سلامت را بر امام چهارم بفرست. آن پدر امامان كه صاحب از همت بس بلند بود زيرا كه اصلا التفات به خلافت صورى نفرمود و عزم و همت خود را مخصوص و مقصور بر عبادت و امور آخرت، ساخت او زدايندهء غم از دلهاى مردم، دفع كنندهء بليات وشدائدى بود كه بر مردمان فرود آمده، بود او دفع كننده غمهاى مردم بود.
[و اين اشاره است بدانچه روايت كرده اند كه هر كس را در مدينه مشكلى روى مى نمود آن حضرت در آن مشكل او را مساعدت مى نموده و دفع آن بلا از آن كس مى كرد].
آن حضرت در مواقف عبادت الهى، در شبهاى بسيار تاريك مى ايستاد [چنانچه روايت كرده اند آن حضرت عابدترين اهل زمان خود بود و در شبانه روز هزار ركعت نماز مى خواند و بعد از آن، صحيفه اى را كه در آن حكايت عبادت حضرت أمير المؤمنين (عليه السلام) را ثبت كرده بودند، مى طلبيد و در آن نظر مى كرد و آن صحيفه را كنار مى گذاشت همچون كسى كه ملول باشد از تقصير خود مى فرمود: " أنى لى بعبادة على " من چگونه مى توانم عبادتى مثل عبادت على بجا آورم].
" طاوس يمانى " روايت كرده است كه حضرت امام زين العابدين (عليه السلام) شبى به حجرهء كعبه درآمة، پس نماز بسيار كرد و بعد از آن سجده طولانى كرد و روى بر خاك بماليد و كف دستها به طرف آسمان برداشت شنيديم كه آهسته مى گفت: " عبيدك بفنائك، مسكينك بفنائك، فقيرك بفنائك، سائلك بفنائك ". " طاووس " گفت: من اين دعا را ياد گرفتم و پس از آن، هيچ گرفتارى بر من پيش نيامد جز آن كه اين دعا را خواندم و خداى تعالى مرا از آن شدت رهائى بخشيد.
آن حضرت با وجود آن مفاخر نسبى و مكارم حسبى كه در ذات مبارك ايشان جمع