" قادسيه " كه در عهد خليفه دوم بين نيروهاى اسلام و كسرى صورت گرفت، به عنوان اسير به مدينه هدايت شد و مورد گزينش على (عليه السلام) قرار گرفت و به عنوان همسر امام حسين (عليه السلام)، انتخاب گرديد.
روزگار زندگى امام سجاد (عليه السلام) همانند ديگر پيشوايان پاك و معصوم، در يك دوران پر اضطراب و خفقان، و در عصر حكومت زر و زور و تزوير، و در دوران اوج استبداد و خودكامگى و ترور شخصيتها...، قرار گرفته بود به حدى كه او در دوران عمر 57 سالهء خود يزيد، ابن زبير، مروان، عبد الملك، ووليدبن عبد الملك، خلفاى ستمگر اموى را به چشم خود ديد و در عصر هر كدام از اينان با تنگناها و مشكلات خاصى رو به رو بود ستمگرانى كه هر كدام اجرا كنندگان نظريات خاص خويشتن بود نه مجرى احكام اسلام و قرآن.
او در كشاكش اين سياستهاى خشن و استبداد، وظيفه اى بس حساس و دشوار و مسئوليت بسيار سنگين و طاقت فرساى رهبرى امت اسلامى را بر عهده داشت و بر اين اساس بود كه هميشه در تنگناى محاصرهء جاسوسان و مأموران سرى و علنى بنى اميه به سر مى برد، و لحظهاى از گسترش سايهء بيم و هراس واندوه و تعب و وحشت و خفقان، آسوده نبود با توجه به اينكه او وارث رنج واندوه و تعب و مصيبت جانكاه شهيدان راه فضيلت و آزادى، و يادگار گرانقدر اسيران و باز ماندگان فاجعهء كربلا هم بود كه مى خواست از هدر رفتن خون گران سنگ شهيدان نينوا، جلوگيرى به عمل آورد، اينك در قبال اين تعهد كمرشكن، مسئوليت و تعهد امام بيش از هر معصوم ديگر و باريكتر از هر عصر، بوده است.
روزگار حيات امام (عليه السلام) امام (عليه السلام) در دوران اقتدار حكومت اموى مى زيست حيات پيشوايى او، هم زمان با حكومت منحوس يزيد بن معاويه، مروان بن حكم، عبد الملك و فرزندش هشام بوده است. زمامدارانى كه تنها افتخارشان سفاكى وخونريزى و نامجويى و نام آورى بوده است.
كافى است دانسته باشيم كه حاكم نخستين كه (خداوند متعال لحظه اى از لعن و عذاب، فارغش نفرمايد) در سه سال حكومت نحس و نفرت آورش، سه سيئهء جنايت بار و سه