مى گفتند. تمام فضا، يكپارچه گريه و ناله بود.
خطبهء حضرت سجاد (عليه السلام) نزديك مدينه در اين هنگام، امام سجاد (عليه السلام) با دست خود اشاره كرد كه ساكت شويد. فورا مردم ساكت شدند. آنگاه به ايراد سخن پرداخت:
" سپاس خداوندى راست كه پروردگار دو جهان و فرمانرواى روز جزا و آفرينندهء همهء مخلوقات است آن خداوندى كه از ادراك عقلها دور، و رازهاى پنهان، نزد او آشكار است أ خداوندى را به خاطر برخورد با گرفتاريها و سختيهاى روزگار و داغهاى دردناك و گزندهاى غماندوز و مصيبتهاى بزرگ و سخت و اندوه آور وبليت سنگينى كه به ما رسيد، سپاس مى گزارم.
اى مردم! حمد خداى را كه ما را با مصيبتهاى بزرگ و حوادث گونه گون كه در راه اسلام واقع شد، امتحان كرد. همانا ابا عبد الله و عترت او كشته شدند و زنان او اسير گرديدند و سر مقدس او را بر بالاى نيزه در شهرها گردانيدند و اين مصيبتى است كه در جهان اسلام نظير و مانندى ندارد.
اى مردم! كدام يك از افراد شما پس از وقوع اين مصيبت دلشاد خواهد بود؟
كدام دلى است كه از غم واندوه خالى بماند؟ و كدام چشمى است كه از ريختن اشك خوددارى كند؟ در صورتى كه هفت آسمان بر او گريستند و اركان آسمانها به خروش آمد و اطراف زمين ناليدند و شاخههاى درختان و ماهيان و امواج درياها و فرشتگان مقرب و همهء اهل آسمان ها در اين مصيبت عزادار شدند.
اى مردم! كدام دلى است كه از كشته شدن حسين (عليه السلام) از هم نشكافت؟
اى مردم! كدام دلى است كه بر او نگريد و كدام گوشى است كه بتواند اين مصيبت بزرگ را كه بر اسلام رسيده است بشنود ولى كر نشود؟
اى مردم! ما را پراكنده ساختند و از شهرهاى خود دور نمودند. گويا ما از اهل تركستان يا كابل هستيم؟ اين همه جنايات هنگامى رخ مى دهد بى آنكه ما مرتكب جرم و گناهى