بدان پندگيرى.
6. حق دست:
و حق دست آنست كه آن را در آنچه بر تو روا نيست نگشايى.
7. حق پا:
و حق دو پاى تو آنست كه با آنها در آنجا كه بر تو روا نيست نروى. چه با اين دو پاست كه بر صراط مى ايستى. پس بنگر كه تو را نلغزانند تا در آتش بيفتى.
8. حق شكم:
حق شكم تو آنست كه آن را ظرف حرام نسازى وبيش از سيرى نخورى.
9. حق عورت:
و حق عورت تو اينست كه آن را از زنا بازدارى و آن را از ديدگان نامحرم بپوشانى.
10. حق نماز:
و حق نماز اينست بدانى كه آن به مهمانى رفتن به پيشگاه خداست. و تو در نماز پيش خداى - عزوجل - ايستاده اى و چون اين امر را دانستى پس همانند بندهء خوار حقير خواستار، پارساى اميدوار، ترسان اندك مقدار، بزرگ دارنده كردگار، با آرامش و وقار مى ايستى و نماز را از ته دل بر پا مى دارى و حدود و حقوق آن را رعايت مى كنى.
11. حق حج:
و حق حج اين است كه بدانى آن به مهمانى رفتن نزد پروردگار تو است. و گريختن از گناهان و عزيمت به سوى او است.
توبهء تو با آن پذيرفته است و واجبى كه خدا بر عهدهء تو نهاده است با حج گزاردن انجام يافته است.
12. حق روزه:
و حق روزه اين است كه بدانى آن پرده اى است كه خدا بر زبان و گوش و چشم و شكم و عورت تو نهاده است تا تو را بدان از آتش بپوشاند. اگر روزه را ترك نمودى پردهء خدا را پاره كرده اى.