(مسأله 2162) شريكى كه با سرمايه شركت معامله مىكند اگر بگويد سرمايه تلف شده و پيش حاكم شرع قسم بخورد، بايد حرف او را قبول كرد.
(مسأله 2163) اگر تمام شريكها از اجازهاى كه به تصرف در مال يكديگر دادهاند برگردند هيچ كدام نمىتوانند در مال شركت تصرف كنند و اگر يكى از آنان از اجازه خود برگردد شريكهاى ديگر حق تصرف ندارند ولى كسى كه از اجازه خود برگشته، مىتواند در مال شركت تصرف كند.
(مسأله 2164) هر وقت يكى از شريكها تقاضا كند كه سرمايه شركت را قسمت كنند اگر چه شركت مدت داشته باشد، بايد ديگران قبول نمايند مگر آن كه تقسيم ضرر معتنا بهى بر شركاء داشته باشد.
(مسأله 2165) اگر يكى از شريكها بميرد، يا ديوانه، يا بيهوش شود شريكهاى ديگر نمىتوانند در مال شركت تصرف كنند و همچنين است اگر يكى از آنان سفيه شود، يعنى مال خود را در كارهاى بيهوده مصرف نمايد.
(مسأله 2166) اگر شريك، چيزى را نسيه براى خود بخرد، نفع و ضررش مال او است ولى اگر براى شركت بخرد و شريك ديگر اجازه نمايد مثلا بگويد به آن معامله راضى هستم، نفع و ضررش مال هر دوى آنان است.
(مسأله 2167) اگر با سرمايه شركت معاملهاى كنند، بعد بفهمند شركت باطل بوده چنانچه طورى باشد كه اذن در معامله به صحت شركت مقيد نباشد، به اين معنى كه اگر مىدانستند شركت درست نيست، به تصرف در مال يكديگر راضى بودند، معامله صحيح است، و هر چه از آن معامله پيدا شود مال همه آنان است و اگر اين طور نباشد در صورتى كه كسانى كه به تصرف ديگران راضى نبودهاند بگويند به آن معامله راضى هستيم، معامله صحيح و اگر نه باطل مىباشد. و در صورتى كه اذن در معامله به صحت شركت مقيد نباشد هر كدام آنان كه براى شركت كارى كرده است اگر به قصد مجانى كار نكرده باشد، مىتواند مزد زحمتهاى خود را به اندازه معمولى از شريكهاى ديگر بگيرد.