(و من يتوكل على الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لكل شئ قدرا) (1) يعنى: (آن كس كه در راه حق به خدا اعتماد كند، خداوند او را بس است، خدا فرمان و حكم خود را به نتيجه مى رساند، خداوند براى هر چيزى، قدر و اندازه و حدى قرار داده است).
در اين آيه كريمه با اينكه با جمله: (قد جعل الله لكل شئ قدرا) به نظام عالم و اينكه هيچ چيز به گزاف صورت نمى گيرد، و هر چيز در مرتبه خود قرار دارد، تصريح شده، يعنى نظام اسباب و مسببات، به رسميت شناخته شده است، در عين حال مى فرمايد: خداوند، فرمان خود را به نتيجه مى رساند، يعنى آنجا كه پاى روابط معنوى و تأييدات غيبى به ميان مى آيد، جريان ديگرى پيش مى آيد و علل و اسباب ظاهرى بى اثر مى گردند.
خلاصه اينكه: آنچه گفته شد كه جهان آفرينش بر اساس نظام سببى و مسببى و على و معلولى استوار است و تا حادثه اى از ناحيه علل و اسباب پيشين، ضرورت پيدا نكند، وجود پيدا نمى كند: (الشئ مالم يجب لم يوجد) اين علل و اسباب، منحصر به امور مادى نيستند، چه بسا ممكن است عواملى معنوى در پيدايش آن حادثه مؤثر باشند، زيرا در جهان بينى الهى بر خلاف جهان بينى مادى، تار و پودهايى كه براى آفرينش به كار گرفته شده، نه تنها منحصر به امور مادى نيستند، بلكه از آن بيشتر و پيچيده تر است.
از نظر يك فرد الهى، همانطور كه خورشيد موجب تبخير و بهار، علت تلطيف، و تابستان، عامل رسيدن ميوه هاست، ايمان و پرهيز گارى نيز مايه فراوانى نعمت، توبه و صدقه و دعا، موجب دفع بلا و نقمت، و ظلم و تجاوز و گناه نيز عامل سقوط و بدبختى، احسان به والدين و مستمندان و دستگيرى از درماندگان و كمك