و طرفداران اهل بيت (عليه السلام) مى باشد.
ذوالنون مصرى مى گويد: " وارد يك آبادى شدم ديدم بر ديوار يكى از ساختمانهاى آن نوشته شده است.
انابن منى والمشعرين وزمزم * و مكة والبيت العتيق المعظم وجدى النبى المصطفى وأبى * الذى ولايته فرض على كل مسلم وامى البتول المستضاء بنورها * اذا ما عدوناها عديلة مريم وسبطا رسول الله عمى ووالدى * و اولاده الأطهار تسعة أنجم -... " من فرزند منى و مشعر و زمزم و فرزند مكه و بيت الله الحرام هستم، نياى بزرگم مصطفى (صلى الله عليه وآله) و پدرم كسى است كه ولايت او بر همگان واجب و لازم شمرده شده است. - مادرم - فاطمه (س) است كه نور درخشان و جهانگير و در رديف مريم عذرا قرار دارد.
حسن و حسين دو عمو و پدرانم هستند كه فرزندان نه گانه ى آنان ستارگان درخشان ولايت و عصمت مى باشند ".
تنگى و فشار ظلم و خفقان مرا واداشت كه از فضاى وسيع جهان به اين خانه تنگ پناه آوردم و درد دلم را براى ديوارهاى آن بنويسم تو اى خواننده شعر بدان! مسلمان نيست كسى كه مردم از دست او در امان نباشند.
ذوالنون در پى اين اشعار نغر مى نويسد: من پس از خواندن اشعار پى بردم كه او يك فرد علوى است كه از ظلم وجور هارون، فرار كرده است و به اين آبادى پناهنده شده است و درد دل و خواسته خود را به ديوارها ثبت و نقش نموده است. (1) تقيه و كتمان عقيده شيعه در فراز و نشيب تمام اعصار و روزگاران در برابر ظلم و خفقان ايستادگى و مقاومت نشان داد و در راه دفاع از آرمان و هدف اسلامى و اعتقادى خود و در راه حفظ و نگهدارى سرمايههاى راستين خود، يعنى شرف و قرآن، جهاد و كوششى خستگى ناپذيرى بروز داد هر چند اين مبارزه و مقاومت به محروميت از حقوق