نيز همچون ديگر غاصبان تاريخ، تاب تحمل و توان كشش تمامى اين مظالم و تعديات و آنهمه فساد و تباهى را داشت بى آنكه خم به ابرو بياورد و يا اينكه نفسى به اعتراض بگشايد.
امين ريحانى يكى از متخصصين تاريخ دوره عباسى در اين باره مى گويد: " چرخ ادارى عباسيان حركت و گردش داشت ولى نه بر ستمگران و خونخوران، بلكه بر مردم ناتوان، بيچارهء آنان كه پرداخت كنندهء ماليتهاى سنگين بودند و دعوت جهاد و كارزار را زودتر از همه مى پذيرفتند ". (1) ابوالعتاهيه شاعر اجتماعى معاصر هارون در اشعار خود، ترسيم زيبايى از وضع عمومى آن روزگار را دارد و مى گويد: آيا كسى هست كه سخنان مرا به گوش خليفه برساند و بگويد: " قيمتهاى رايج بازارگران، كسب و كار اندك، هموم واندوه ها فراوان، ايتام و مساكين در خانههاى خالى با صداى بلند بيچارگى خود را اعلام مى دارند، آنان منتظر احسان و محبت خليفه هستند گرسنگانى كه صبح و شام آنان، با گرسنگى سپرى مىشود. و بدنهاى لخت و عريان و بىپوشش كه قدرت خريد لباس را ندارند. اينها اخبار و گزارشاتى است كه از ملت فقير و محروم كشور به ساحت خليفه، گزارش مى گردد ". (2) او سپس احتذار و دورى از فساد ادارى و نظامى دستگاه خلافت را با اين بيان خود ابراز مى دارد: " گر نان خشكى را در گوشه اى از مملكت بخورى و اطاق تنگ و تاريكى را به سكونت انتخاب كنى يا گوشه مسجدى را دور از معاشرت مردم، بر گزينى خيلى بهتر است از ساعاتى كه در كاخهاى عالى خلافت! به سر ببرى، خوشا به حال كسى كه شنواى نصايح و پندهاى نصيحتگوى دلسوز خود " ابوالعتاهيه " باشد ". (3)