وى در مورد نشان دادن فشار و اختناق دورهء سياه آن روزگار در مقام اعتذار از عدم تعرض محدث بزرگ محمد بن اسماعيل بخارى به فضائل و احاديث اهل بيت (عليه السلام) چنين مى گويد:
" اما اعراض بخارى از آنگونه احاديثى كه بوسيله اهل بيت (عليه السلام) نبوت نقل شده است شايد از آن نظر باشد كه ترس و واهمه داشته است و در اثر كينه و عداوتى كه زمامداران آن روز با اهل بيت داشته اند اگر آن احاديث را در كتاب خود در كنار ديگر احاديث بياورد كتاب او كه اغلب احاديث رسول الله (صلى الله عليه وآله) را گرد آورى نموده است كنار گذاشته شود يا قضاوت سوء درباره آن معمول گردد يا زنده به گور شود. ترس از عقوبت حاكم او را به اين فكر اعراض، كشانده است پس در مورد اهل بيت تنها به علاقهء قلبى خود اكتفاء نموده است ". (1) مى دانيم قبل از دوران حيات امام صادق (عليه السلام) مردم چنان رغبتى به تحصيلات نشان نمى دادند يكى از علل عدم توجه مردم خشكى نحوه ء تدريس بود رغبت به فرا گرفتن علوم از طرف مسلمانان از زمانى آغاز گرديد كه امام جعفر صادق (عليه السلام) روش تدريس را عوض كرد. (2) نويسندگان كتاب مغز متفكر شيعه اعتراف دارند امام صادق (عليه السلام) پس از پدر بزرگوارش امام باقر (عليه السلام) داراى مكتب درسى مستقل گرديد و نوآورى و تجددگرائى در مسائل اسلامى آغاز نمود....
او دوازده قرن قبل از كوپرنيك توانست اين مسألة را مطرح كند كه زمين به دور خود مى گردد و در نتيجه شب و روز بوجود مى آيد او مى دانسته است كه زمين داراى نيروى فرار از مركز است و نيروى جذب را نيز دارد.
در حالى كه در مراكز علمى آن روز اسكندريه، قسطنطنيه، گندى شاپور و بغداد هنوز