شوكت و مجد گذشته را به دست نخواهند آورد.. اين گروه از اروپائيان چنين گمان كرده اند كه بين اعتقاد به قضاء و قدر و اعتقاد به مذهب جبريها كه معتقدند انسان در همه اعمال و افعال خود، مجبور است و از خود صاحب اختيارى نيست، هيچ گونه فرقى وجود ندارد.
ولى بايد گفت كه اين پندارهاى دروغ و گمانهاى نادرست را دشمنان اسلام ساخته اند و در واقع بر مسلمانان تهمت زده اند، زيرا در دنياى امروز، هيچ مسلمانى اعم از شيعى و سنى و حتى زيدى و اسماعيلى و.. كه معتقد به جبر محض بوده و خود را در امور، هيچ كاره و بى اختيار كامل بداند، وجود خارجى ندارد، بلكه همه اين فرقه ها و مذاهب اسلامى، عقيده دارند كه يك قسمت از اختيار امور و اعمال آنان به دست خودشان است و همين اختيار و اراده، مناط و ملاك پاداش و كيفر، ثواب و عقاب خواهد بود.
بله در بين مسلمانان، در قرون نخستين، فرقه اى پيدا شدند كه آنها را (جبرى) مى ناميدند. آنان مى گفتند كه انسان در هر كارى كه انجام مى دهد، مجبور است و از خود هيچ گونه اختيار و اراده اى نمى تواند داشته باشد. آنان چنين پنداشتند كه بين اينكه انسان، دهان و دندان خود را براى خوردن چيزى به حركت درآورد با آنكه از شدت سرما بلرزه در آيد هيچ فرقى وجود ندارد. ولى بايد توجه داشت كه اكثريت مسلمانان، عقيده اين فرقه را جزء مسائل سفسطى و بى پايه خواندند. و در سايه همين مخالفتها، اين فرقه دوامى پيدا نكرد و در اواخر قرن چهارم هجرى، هواداران آن به كلى منقرض شده و جز نامى از آنان باقى نماند.
بدون شك، اعتقاد به قضاء و قدر، همانند اعتقاد به جبر نيست و از لوازم و مقتضيات آن نيز، پديد آمدن مطالبى نيست كه بعضى از اروپائيان آن را بيان كرده اند.