جگرخوار نيز گفته مىشود كه اشاره به جد مادرى او، هند، زن ابو سفيان دارد كه در جنگ احد، پس از شهادت حمزه سيد الشهداء، تلاش كرد تا جگر او را به دندان بكشد.
از امير مؤمنان على (عليه السلام) نقل شده كه فرمود:
" فرزند جگرخوار از وادى يابس (بيابان خشك) خروج كند. او مردى است ميان قامت، بد قيافه، داراى سرى بزرگ، با صورتى آبله گون، وقتى او را ببينى پندارى كه يك چشم دارد، نامش عثمان و پدرش عيينه (عنبسه) و از فرزندان ابو سفيان است. او وارد سرزمينى آرام با آب گوارا شود و بر منبر آن قرار گيرد " (1) ابو سفيان پنج پسر داشت: عتبه، معاويه، يزيد، عنبسه و حنظله. در حديثى، سفيانى از فرزندان عتبه معرفى شده است. (2) در يكى از نامه هاى امير مؤمنان (عليه السلام) به معاويه، بطور صريح آمده كه سفيانى از فرزندان معاويه است. متن نامه چنين است:
" اى معاويه، مردى از فرزندان تو خواهد آمد كه شوم، ملعون، سبك سر، خشن، بد دل، سختگير و عصبانى است و خداوند مهر و عطوفت را از قلب او برده، دائى هاى او (همچون) سگ خون آشام اند. گويا او را مىبينم و اگر مىخواستم او را نام مىبردم و اوصافش را بيان مىكردم و سن او را مىگفتم. او لشكرى به سوى مدينه گسيل مىدارد. آنها بيش از اندازه دست به كشتار و فحشاء مىزنند، در اين حال مردى پاك و پرهيزكار از چنگ آنها فرار مىكند، همان كسى كه زمين را از عدل و داد سرشار خواهد ساخت همانگونه كه از ظلم و ستم لبريز شده است و من نام او را مىدانم و مىدانم كه در آن روز چند ساله است و نشانهاش چيست. " از امام باقر (عليه السلام) نقل شده است كه فرمود:
" سفيانى از فرزندان خالد پسر يزيد پسر ابو سفيان است " (3)