آن پرهيز داشت دچار مى گشت و فداكارى و جانبازى او نيز در آراء عمومى جز اعتراض و ايراد خالى، اثرى به جاى نمى گذاشت. زيرا معاويه با اصرار تمام از روى سياست پيشنهاد صلح را داشت و براى قبول هر شرطى براى خدا و به نفع امت، خود را آماده نشان مى داد و هيچ نوع عذرى از امام حسن (عليه السلام) در برابر اين آمادگى شنيده نمى شد و اظهار آمادگى معاويه همه را فريب داده بود و چهره زشت امويان هنوز آن چنان بى پرده و آشكار، رو نشده بود و عامهء مردم به او به عنوان يك مسلمان باسابقه مى نگريستند ولى در ايام سيد الشهداء اين پرده فريب از هم دريده شده بود و بدين جهت فداكارى و جانبازى او مى توانست در زمينهء يارى حقيقت و اهل حقيقت آثار جاويد درخشانى به جا بگذارد آنچنان كه گذاشت. وارث بعدى، خط مشى امام حسن (عليه السلام) را تفسير و توجيه نمود و نقاب از چهره ء اين طاغوت زمان برداشت، و نخستين ماده انفجارى كه به وسيله امام حسن كار گذاشته شده بود منفجر گرديد و معاويه با غرور تمام گفت اى اهل عراق! به خدا سوگند من به خاطر نماز و روزه و زكات و حج با شما نجنگيدم، جنگ من با شما فقط براى حكومت بود و خدا مرا به مقصودم رسانيد با آنكه شما نمى خواستيد (1) بدين وسيله ماسك از صورت دزدان افتاد وكوس رسوايى بنى اميه بر سر بازارها زده شد و به بركت همت تدبير بود كه برادرش سيد الشهداء توانست آن انقلاب بزرگ را كه روشنگر حقيقت و عبرت بخش خردمندان بود به وجود آورد. شهادت كربلا بيش از آنكه حسينى (عليه السلام) باشد حسنى (عليه السلام) بود روز ساباط با مفهوم فداكارى و جانبازى آن با روز عاشورا آميخته بود...
چون امام حسن شالوده ء آن را ريخت و وسائل و مقدمات آن را فراهم آورده بود. (2) 2. گفتارى از سيرهء پيشوايان:
" 1. امام حسن (عليه السلام) فردى شجاع و با شهامت بود و هرگز ترس و بيم در وجود او راه پيدا نمى كرد، او در راه پيشرفت اسلام از هرگونه جانبازى دريغ نمى ورزيد و همواره آمادهء