بار ششم در سخنان برگزيده اش كلام 38 فرزندش امام مجتبى را به چهار چيز توصيه مى نمايد. جائى كه مى فرمايد: " بالاترين ثروت عقل است، بزرگترين فقر، احمقى و نادانى است گرامى ترين حسب، حسن خلق و خوش رفتارى و وحشتناك ترين وحشتها، عجب و خود بزرگ بينى است. (1) و بار هفتم در نهج البلاغه در كلام 416 به فرزندش توصيههايى دارد كه عموما در مسير هدايت مى باشد.
بار هشتم و آخرين بار پس از ضربت خوردنش، هر دو برادر حسن و حسين را مورد توصيه و سفارش قرار مى دهد جائى كه در نامه 47 مى فرمايد: " اوصيكما بتقوى الله وان لاتبغيا الدنيا وان بغتكما... شما را سفارش مى كنم به پروا داشتن از خدا و اين كه دنيا را طلب نكنيد هر چند دنيا پى شما آيد... ". آنگاه در ارتباط با انتقام و قصاص، يا عفو و گذشت در مورد ابن ملجم به آنان سفارشى مى نمايد.
اينها مجموع حيات معمول و معقول امام حسن مجتبى (عليه السلام)، در عهد علوى مى باشد كه با مستندات توأم بود.
3. در عهد تاريك أموى امام حسن مجتبى (عليه السلام) پس از شهادت پدر بزرگوارش فقط شش ماه و چند روز در مسند حكومت و قدرت بودند روزهايى كه سراسر اضطراب بود و تنش، نافرمانى بود و مخالفت و ناجوانمردى بود و پيمان شكنى و فرار اصحاب و ياران و ديگر هيچ.
امام حسن مجتبى (عليه السلام) با كوله بارى از گذشته ها و با كينههايى از دور و نزديك از عهد بدر واحد و حنين و از دوران جمل و صفين و عهد علوى با رقيب سخت حيله گر و فريبكارى مانند معاويه رو به رو شده بود فردى كه در زندگى تنها به دنيا و عيش و نوش آن فكر مى كرد و تنها به شيوههاى به دست آوردن آن، ديگر معاد و رستاخيز و خدا در نظرش امور موهومى بودند، او با بذل و بخشش فراوان موجودى بيت المال، آراء ديگران