اين قرآن چيزى بقاء و جاودانگى ندارد پس آن را امام و پيشواى خود قرار دهيد كه شما را به هدايت، رهنمون گردد، سزاوارترين مردم به قرآن آن كس است كه عامل آن باشد هر چند حافظ قرآن نبوده باشد و دورترين آنان، فردى است كه عامل آن نباشد هر چند قارى و خوانندهء آن باشد، اين قرآن در روز قيامت به عنوان راهبر و قائد، تجلى پيدا مى كند جمعى را كه حلال آن را حلال و حرام آن را حرام شمرده اند و به متشابه آن ايمان آورده اند را به بهشت سوق مى دهد، و جمعى را كه حدود آن را ضايع ساخته اند و محارم آن را حلال شمرده اند، به آتش سوق مىدهد ".
2. تفسير به رأى:
و در حديث ديگرى در مورد تفسير به رأى قرآن مى فرمايد:
" من قال في القرآن برأيه فأصاب فقد أخطأ " (1) هر كس كه با رأى و هواى نفس خود چيزى در مورد قرآن بگويد اگر به صواب هم رسيده باشد، راه خطا پيموده است.
3. تفسير و شرح ادب پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله):
قال الحسن (عليه السلام): " إن الله ادب نبيه فاحسن الأدب، فقال: " خذ العفو وأمر بالمعروف و اعرض عن الجاهلين " فلما وعى الذى امره قال تعالى: (ما اتاكم الرسول فخذوه، و مانهاكم عنه فانتهوا) فقال لجبرئيل (عليه السلام) و ما العفو؟ قال ان تصل من قطعك، وتعطى من حرمك، وتعفو عمن ظلمك، فلما فعل ذالك اوحى الله إليه (انك لعلى خلق عظيم). (2) خداوند متعال پيامبر خود را تأديب نمود و بهترين ادب را انجام داد كه فرمود: " عفو و گذشت را پيشه كن و به نيكى و خوبى، امر كن و از نادانان اعراض نما ".
هنگامى كه به دستورهاى فوق عمل نمود خداوند در آيه ديگر او را اين چنين توصيف نمود كه هر آنچه را پيامبر آورده است فرا بگيريد و از هر آنچه نهى كرده است، خوددارى نمائيد پيامبر اسلام از جبرئيل پرسيد كه مقصود از عفو چيست؟ گفت: هدف از عفو آن است: كسى كه با تو قطع كرده است، تو وصلت و ارتباط ايجاد نمائى و كسى كه با تو قطع