رفع نيازهاى آنان عشق مى ورزيد او سه نوبت دارايى خود را ميان مستمندان تقسيم نمود و دو نوبت تمام دارايى خود را در اختيار نيازمندان گذاشت. و در طول زندگى خود بيست و پنج بار به زيارت خانه ى خدا بار بست و با وجود آنكه مركب سوارى در اختيار داشت. ولى پياده و گاهى پا برهنه به اين سفر روحانى اقدام مى ورزيد تا در پيشگاه الهى، از ادب و خضوع و الا، واجر و پاداش وافرترى برخوردار گردد ". (1) شجاع و دلير او فرد شجاع و دلير و سخنور بى باك بود، در ميان مردم از وجهه و اعتبار اجتماعى شگفت انگيزى برخوردار بود و از صفاى ذهن وقريحهء خدادادى به حد كامل بهره داشت او در بيان عقايد و نظريات اجتماعى و شخصى، كوچك ترين واهمه و هراسى نداشت و در راه پيشبرد اهداف اسلام، از هر گونه جانبازى و فداكارى دريغ نمى ورزيد.
چندى پس از رحلت رسول خدا (صلى الله عليه وآله) يك روز دو برادر در سنين كودكى با حالت افسرده و پژمرده به مسجد رسول خدا (صلى الله عليه وآله) رفتند و از آستان در مسجد، مرد ديگرى را بر عرش منبر ديدند. حسن شجاع و دلير با آن حالت حساسيت فوق العاده وقتى ديد منبر پدر بزرگش، زير پاى يك فرد ديگرى قرار دارد فرياد زد: از جاى پدرم بيا پايين، تو چه حقى دارى بر جاى پدرم بنشينى؟
آن مرد از سخن فرو ماند سكوت غم آلودى فضاى مسجد را برگرفت. و دوران خطابههاى پرشور رسول الله (صلى الله عليه وآله) در ميان حاضرين تداعى گرديد. بالأخره آن مرد، با زبان لكنت بار فرياد كشيد: راست مى گويى اينجا جاى پدر تو است... ". (2) اين روحيه اعتراض و اين جوش و خروش در وجود او رشد و نمود داشت و اين روح پرخاشگرى در مواقع حساس تاريخ اسلام، خود را نشان داد در دوران عثمان در ميان خون و آتش انقلابيون، در جنگ جمل در ميان تيربارانهاى شديد هودچيان عايشه، در جنگ صفين در آن معركه ى عظيم بين سپاه اسلام و سپاه كفر ونفاق، بالأخره در تمام