شكستيد و تمام شرطها و پيمانها را زير پا نهاديد! " آنگاه بدن امام حسن مجتبى را به سوى بقيع حمل نمودند و در كنار قبر جده اش فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبدمناف دفن نمودند. (1) انگيزهء شهادت امام حسن (عليه السلام) در ماده ء دوم قرارداد صلح چنين شرط شده بود كه پس از معاويه، حكومت متعلق به حسن است و اگر براى او حادثه اى پيش آيد متعلق به حسين مى باشد و معاويه حق ندارد كسى را به جانشينى خود انتخاب كند و ليكن معاويه به هيچ يك از شروط صلح وفا نكرده و در مورد اين ماده نيز نقض عهد نمود.
معاويه كه بر مركب مقصود سوار شده بود و گردش فلك را به مراد خود مى ديد درصدد برآمد به فرزند پليدش يزيد نيز به عنوان جانشينى، از مردم بيعت بگيرد تا پس از خود، او هم از اين مقام و منصب بهرهاى برده باشد.
معاويه خود بيش از هر كس يزيد را مى شناخت و مى دانست كه او هيچگونه شايستگى وصلاحيت احراز اين مقام را ندارد اما در عين حال نمى توانست او را از مزاياى چنين حكومتى كه با حيله ونيرنگ، به دست آورده بود بى نصيب سازد.
دلال اين مظلمه نابخشيدنى مغيرة بن شعبه بود. معاويه دو اشكال ومانع بزرگى را در سر راه خود داشت، يكى اينكه يزيد حقيقتا يك عنصر ناصالح وپليدى بود وقبولاندن او، به عنوان جانشين به مردم در بدو امر محال به نظر مى رسيد.
دوم اينكه ماده ء دوم قراداد صلح چنين اجازه اى را به معاويه نمى داد چون او شرط كرده بود كه پس از خود، حكومت متعلق به حسن مجتبى باشد.
حل اشكال اولى را مغيرة به عهده گرفت ووعده داد كه به وسيلهء كمك وهمكارى زياد بن سميه وساير استانداران، آنرا به مرحلهء اجرا درآورد.