بورزند اگر نبودى بر دل از دورى تو * از غم غصه وهمها چها مى آمد با شما خورسند وسعادتمند هر جا باشى * هر زمان وحضرو در سفر رفت آمد بر هر مرد خرد هر روز نوروز آيد * بر آن بي خردان هيچ نگويند آيد بر هر ديد زهر ذره ز مردان خرد * چوتو هر لحظه كه بيند نوجهانى آيد خرم آنست كه باديده دل مينگرد * آنچه ديده هست ز اسرار نهاني آيد بر هر دل كه تو بين كتابي است نهان * بر هر صفحه چه اسرار كلانى آيد نزد مردان خرد چون تو نباشد نوروز * تو كه هر لحظه دمت نو بر نوها آيد تو كه فضل الله دانشمند مردان رضا * تايش نوري ز أنوار خدا ميآيد خرد وخرم وزيبا ز فيوضات خداست * خرمى درك خردمند ز زيبا آيد چه كند عاشق مسكين خليلي كه تو * دلربائى واو عاشق تو ميآيد أصل خاكيم كه با دانش وپرهيز كارى * خاك در اوج وبرى زير چنان ميآيد روز نوروز برت جون شب قدرى باشد * كه هزار از دلخوشيها بر روانت آيد * * * لعيد نوروز سنة 2535 المصادف لسنة 1976:
جواب لدعوة وتقدير للأستاذ (البروفسور) فضل الله رضا عميد جامعات طهران وقبلها أمريكا وفرنسا وكندا وسفير إيران حاليا بكندا عند إنشاء هذه الأبيات، والبروفسور من أبناء گيلان. وهي:
سقى الله گيلانا بها طلة القطر * وطيبها بالورد والند والعطر بما أنجبت من خيرة القوم فتية * شموس زهت ما بين أنجمها الزهر كآل الرضا أكرم بهم من مفاخر * إلى الدين والدنيا وأعلام كالبدر