يظهر له ان الامر بخلاف ما اعتقده.
وهذا كما ترى كذب صريح على الشيعة، وكيف كان فلا يلزم من الالتزام بالبداء الجهل عليه تعالى كيف فان الشيعة ملتزمون به، فمع ذلك يقولون باستحالة الجهل عليه سبحانه وتعالى.
وقد ورد في بعض الروايات ان من زعم ان الله عزوجل يبدو له في شئى لم يعلمه امس فابرأوا منه وفي بعضها الاخر فاما من قال بالله تعالى لا يعلم الشى الا بعد كونه فقد كفر و خرج عن التوحيد. وقد اتفقت كلمة الشيعة الامامية على ان الله تعالى لم يزل عالما قبل ان يخلق الخلق بشتى انواعه بمقتضى الحكم العقل الفطرى وطبقا للكتاب والسنة) (1).
خلاصه اينكه: شيعه بر خلاف يهود و آنهايى كه مى پندارند آدمى تنها يك نوع، سرنوشت دارد و آن هم سرنوشت قطعى است و از روز اول، خداوند آن را براى مردم نوشته است و به هيچ وجه قابل تغيير و تبديل نيست، معتقد است كه خداوند براى مردم، دو نوع سرنوشت مقرر فرموده است و همواره دست خدا در تغيير و تبديل سرنوشتها از راه دگرگون شدن اسباب و مسببات مفتوح است:
(وقالت اليهود يد الله مغلولة غلت ايديهم ولعنوا بما قالوا بل يداه مبسوطتان ينفق كيف يشاء). (2) يعنى: (يهود گفتند كه دستهاى خدا بسته است، بسته باد دست خودشان. و به واسطه همين كلام، مورد لعن الهى واقع شدند، بلكه دستان خداوند مفتوح است و به هر صورتى كه بخواهد (و مشيت او حكم كند). انفاق مى كند).
بايد گفت آنچه را كه به ظاهر مى نمايد قطعى و جاودانه است با تغيير رژيم و دگرگونى در كردار و رفتار، دگرگون مى شود و چهره عوض مى كند: (يمحوا الله مايشاء ويثبت وعنده ام الكتاب) (3)