آنها با روميان عليه ما و اختلافشان با يكديگر است و اين ماجرا جز بر روسها منطبق نيست، و اگر ماجراى ظهور به درازا كشيده شود، بر وارثان دولت روس از اقوامى كه ريشه و تبار تركى دارند منطبق است.
اينك به چند نمونه از اين روايات كه نقش آنان را بيان مىكند، توجه كنيد:
الف: روايات مربوط به آخرين فتنه اى كه بدست آنها و روميان عليه مسلمانان به پا مىشود و شرح آن قبلا گذشت و آن را جز بر هجوم غربى ها و روس ها به سرزمين هاى اسلامى در اوايل اين قرن، نمىتوان تفسير كرد، فتنه اى كه پيوسته ادامه خواهد داشت تا خداوند آن را با حركت زمينه ساز ظهور حضرت، و سپس با ظهور مبارك او بر طرف مىسازد.
ب: روايات مربوط به جنگ سفيانى با ترك ها نيز از جمله اين روايات است.
من، روايتى كه دلالت بر جنگ سفيانى با ترك ها، در دمشق يا اطراف آن داشته باشد، نيافتم، اما روايات بسيارى به دست ما رسيده كه حاكى از درگيرى بزرگ سفيانى با آنان در قرقيسيا، واقع در مرز سوريه، عراق و تركيه است و علت آن درگيرى، كشمكشى ست كه بر سر گنجى كه در مجراى نهر فرات و يا نزديك آن كشف مىشود.
بعلاوه، شايد مراد از ترك ها، در اين نبرد، ترك هاى تركيه باشند نه روسها، ممكن است روسيه در جنگ با ترك ها بطور نهانى با سفيانى بوده و از او پشتيبانى كند كه در حوادث مربوط به سرزمين شام و حركت سفيانى به ذكر آن خواهيم پرداخت. انشاء الله ج: روايات مربوط به انقلاب آذربايجان در روياروئى با ترك ها است.
از امام صادق (عليه السلام) روايت شده كه فرمود:
" آذربايجان براى ما لازم است، چيزى در مقابل آن ياراى مقاومت ندارد و چون انقلاب گر ما قيام كند به