اين حادثه بعنوان يكى از نشانه هاى ظهور آمده است. (1) تعبيرى كه در زمان ما بين مردم رايج شده و گفته مىشود از نشانه هاى ظهور آن است كه: " اهل مصر سادات خود را مىكشند و بردگان بر كشور سادات مسلط مىشوند " (2) و آن را به قتل " انور سادات " انطباق مىدهند، تطبيق درستى نيست، چرا كه كلمه " سادات " در اين روايات، به معناى رؤساى حكومت است نه اسم شخص خاص.
بعلاوه طبق روايات، پس از قتل فرمانرواى مصر كه از نشانه هاى ظهور حضرت است، يك سپاه يا بيشتر وارد مصر مىشود كه چنانچه خواهيم گفت، همان سپاه غرب است.
برخى از روايات، كشته شدن فرمانرواى مصر را همزمان با كشته شدن حاكم شام بدست مردم شام، مىدانند: " قبل از وى فرمانرواى شام و حاكم مصر كشته مىشوند " (3).
شايد بين روايت قتل فرمانرواى مصر با روايت انقلاب مردى از مصر قبل از خروج سفيانى، رابطه اى وجود دارد.
در بحار الانوار ج 52 ص 210 آمده است:
" پيش از سفيانى، مصرى و يمانى قيام مىكنند. " اين شخص مصرى ممكن است سركرده فرماندهان و فرمانده سپاهى باشد كه طبق برخى روايات جنبشى در مصر ايجاد نموده و اعلان وضعيت جنگى مىكند.
" سركرده فرماندهان در مصر قيام مىكند و سپاهيانش را تجهيز و بسيج مىنمايد. " در روايتى ديگر هم گفته شده كه وى قبل از ورود نيروهاى غربى، مردم را به