حضرت مهدى (عليه السلام) است، زمينه را براى ظهور او مهيا نموده، و شوق ما را به ديدار فرزند پيامبر (صلى الله عليه وآله) كه از كنار كعبه طلوع خواهد كرد، برمىانگيزند.
آرى، اين اميد و اشتياق زمانى در دل مسلمانان به اوج مىرسد كه مىبينند آن حضرت در فيلم نوستر آداموس، از مركز فرماندهى عمليات به كمك ژنرالهاى خود (به تعبير فيلم) صحنه جنگ را اداره مىكند و با سردمداران كفر مبارزه مىنمايد و با پرتاب موشكهاى غول پيكر از قلب صحراى حجاز، پايگاههاى كفر و ظلم آنان را درهم مىكوبد.
آرى تمام واكنشهاى غرب در برابر اعتقاد به ظهور حضرت مهدى (ارواحنا فداه) پس از انقلابى آغاز شد كه در ايران به نام آن حضرت و با شعار آماده سازى منطقه و جهان براى ظهور او انجام گرفت.
اكنون كارشناسان عالم سياست عليرغم اختلاف نظرى كه درباره جايگاه سياسى انقلاب اسلامى ايران دارند، اما در اين ديدگاه متفقند كه اين نهضت از نظر اعتقادى، حركتى در راستاى آماده سازى ظهور حضرت مهدى (عليه السلام) است.
در فضاى كنونى ايران، احساس مىشود كه حضور حضرت مهدى (عليه السلام) حضور اصلى و محورى است و اين حضور به مراتب پر رنگ تر از نقش انقلاب و رهبرى آن است و در حقيقت اوست كه رهبرى معنوى انقلاب و نظام را بر عهده دارد.
مسؤولان حكومت در ايران همواره نام آن حضرت را با احترام و قداست فراوان بر زبان جارى مىكنند و با صراحت اعلام مىنمايند كه " جان ما فداى خاك پاى آن حضرت باد " و يا " كشور، كشور امام زمان است " و يا مىگويند " هدف و آرزوى نهائى ما تسليم اين كشور به صاحب اصلى آن، يعنى امام زمان است " آرى در ايران، امام زمان (عج) همان سرور و سالار حاضر و ناظرى است كه با تمام قداستش در