رهبرى اين انقلاب جهانى به عهده دوازدهمين جانشين پيغمبر حضرت ولى عصر ارواحنا فداه مى باشد.
و حتى قبل از آنكه اين فرزند برومند انسانيت چشم به جهان گشايد، اسلام و مسلمين همه به خوبى او را مى شناختند، چه آنكه از زبان پيغمبر و ائمه هدى بسيار شنيده بودند كه درخت پاك ولايت، ميوه ثمرهء گرانبهائى، براى بشريت تهيه ديده است ميوه اى كه كام بشر را، پس از آن كه از شر نگ ظلم و ستم زهرآگين شده است، شيرين خواهد كرد. همه چشم به راه او بودند، پاكدلان درست كردار، براى اين كه يارى كنند، و ظالمان بدكردار براى اين كه سر به نيست و نابودش سازند، ولى خدا هم او را حفظ كرده از ديده ها پنهانش ساخت، پنهانى اى كه فقط خدا پايانش را مى داند.
و از روايات چنين استفاده مى شود: آن زمان كه بدبختى و بلا، از در و ديوار جهان فرو ببارد، آن هنگام كه ظلم و ستم، زندگى بشر را از هر شب تارى سياه تر كرده باشد، آن موقع كه قدرت هاى موجود مادى در كار ادارهء جهان درمانده شوند، آن دم كه نظامات مخلوق دماغ ماده پرست بشر، به فلاكت نكبت بار خود، اقرار كنند و بالأخره زمانى كه بشريت از فشار ظلم و ستم گناه، در آستانهء سقوط قطعى، قرار گيرد، دوازدهمين امام مسلمين پس از غيبت طولانى خود، ظهور خواهد كرد، و رهبرى كاروان گم گشتهء بشريت را به عهده خواهد گرفت. با ظهور خود، انقلابى ايجاد مى كند، و در شعله هاى سوزندهء آن انقلاب است كه ظلم و ستم و گناه و بدبختى را خاكستر خواهد كرد.
آرى آن روز، روز به هم پيوستگى تمام مذاهب است، مگر نه اين است كه تمام مذاهب، در انتظار مصلح جهانى، دقيقه شمارى مى كنند، بالاتر بگويم فشار ظلم و ستم، آن چنان بشر را درمانده و بيچاره خواهد كرد كه حتى بى خبران از دين و مذهب هم از آن همه فشار و سختى به ستوه آمده و چون از همه جا مأيوسند چشم به راه مصلحى جهانى خواهند دوخت، مصلحى كه نجات بخش آنها از سختى و بلا باشد.
پس اين بشريت است كه خواه و ناخواه چشم به ظهور يك مصلح جهانى، دوخته، و هر دم انتظار قيام و انقلابش را مى كشد اين انقلاب براى جهان اجتناب ناپذير است، جبر