گرفته كه گويا ماه شب چهارده بود در سن سه سالگى. پس فرمود كه: اى فلان! اگر نه تو پيش خداى تعالى گرامى بودى اين فرزند خود به تو ننمودمى نام اين كودك، نام رسول الله (صلى الله عليه وآله) است و كنيت وى، كنيت آن حضرت " هو الذى يملأ الأرض قسطا كما ملئت جورا وظلما... ".
بدانكه در وجود مهدى موعود (عليه السلام) هيچ كس از اهل اسلام را خلافى نيست، خلاف در اين است كه او كيست؟ شيعهء اماميه بر آنند كه محمد بن الحسن است و از براى او دو غيبت اثبات مى كنند يكى غيبت صغرى و آن از زمان ولادت تا زمان انقطاع سفارت است و ديگرى غيبت طولى (كبرى) و آن از زمان انقطاع سفارت است تا آن زمان كه خداى تعالى ظهور وى را مقدر ساخته است.
اكثر أكابر رموز در تاريخ مهدى گفته اند و گوهر معنى به الماس سخن سفته اند به خصوص " شيخ سعد الدين محمد حموى (قدس سره) " و از اشعار او است:
إذا بلغ الزمان، عقيب صوم * ببسم الله فالمهدى قاما رباعى:
هر روز زجوى چشم من خون گذرد * آه دل من گرم ز گردون گذرد من بر سر راه آن پرى منتظرم * آشفته و سرگشته كه او چون گذرد اميد به كرم وهاب نعم آن كه باصرهء ما از كحل الجواهر خاك آستان آن حضرت، روشنى يابد، و آفتاب عالمتاب حقيقت جامعهء او بر در و بام تشخص ما تابد. " و ما ذلك على الله بعزيز والله على كل شئ قدير " در آن سردابه كه در سر من رأى است و حضرت امام محمد بن الحسن آنجا غائب شده، آن حضرت را زيارت كنند. (1) 11. محمد بن عبد الرسول الحسنى الشافعى البرزنجى (1040 - 1103 ه) مفسر، محدث، اصولى، اديب ولغوى مؤلف كتاب " الإشاعة لأشراط الساعة " در همين كتاب مىنويسد: " باب سوم در نشانه هاى بزرگ روز قيامت كه بسيار است از جملهء آن ظهور مهدى و وجود او نخستين نشانه از آن نشانه ها است. بدان كه احاديث وارده