تازه و اميد بخشى از قبيل " خلع سلاح عمومى "، " همكارى هاى بين المللى "، " زندگى مسالمت آميز " و نظاير اينها، ورق نوى در روابط ملتها گشوده و روح تازه اى در بشريت مىدمد، اينها نمودارهائى از بلوغ عقلى بشريت است و خطوط كمرنگى است كه گاه و بى گاه در صحنهء سياست جهانى، به چشم مى خورد و اين كه سر انجام بشريت به چنين روزى خواهد رسيد. مذهب ما آن روز را روز " ظهور مهدى موعود (عليه السلام) " معرفى مى كند.
و لذا امام باقر (عليه السلام) مى فرمايد، امام عصر ظهور نمى كند مگر بعد از آن كه " وضع الله يده على رؤس العباد، فجمع بها عقولهم وكملت به احلامهم ". " خدا در روز ظهور ولى عصر (عليه السلام) دست رحمت خود را بر سر مردم مى گذارد و در پرتو اين لطف و مرحمت، عقول مردم متكامل و دماغها بيدار و مغزها منور مى شود " و در پرتو همين تكامل عقلى است كه بشر آمادهء پذيرفتن حكومت حق و عدل مى گردد در آن روز يك حكومت، يك قانون، يك سازمان، كه همه بر اساس حق و عدالت بنيان شده است بر بشر حكومت مى كند. اين مطلب با بيانى ديگر نيز قابل طرح است و آن اينكه: " در دنياى امروز بشر در پرتو تمدن و صنعت، بطور موازى در دو خط سير مى كند. در پرتو تمدن و صنعت، بشر مى رود تا به صورت اجتماع واحدى درآيد، بشر در دوره هاى قبل از تمدن و صنعت، به صورت قبيله اى و ملوك الطوايفى زندگى مى كرد، حوادث يك طايفه يا يك ملت در طايفه و ملتى ديگر بى اثر بود، جامعه ها از يكديگر دور و بدون اطلاع از هم به زندگى خاص خود، ادامه مىدادند، صنعت به وجود آمد وسائل ارتباطى هر چه بيشتر تقويت شد، ابزارهاى نوى در اختيار بشر قرار گرفت. اين وسائل و ابزارها ملتها را به يكديگر نزديك كرد، فاصله ها را از ميان برداشت و حوادث آنان، در يكديگر تأثير گزار شد.
تمدن و صنعت، واحدهاى پراكنده و بى شمار ديروز را در مسير وحدت افكند، به تربيتى كه امروز مشاهده مى كنيم بيش از دو سه واحد در دنياى بشر وجود ندارد، و حتى زندگى افراد همين دو سه واحد هم آن چنان به هم پيوسته و به هم مربوط است كه اگر مثلا حادثهاى در قلب آفريقا، يا شرق آسيا، به وجود آيد. در تمام جهان ايجاد عكس العمل مىنمايد.