مقصود از اين آيه، ما ائمه (عليه السلام) و پيشوايان معصوم هستيم كه خداوند به ولايت امر رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) و ائمه (عليه السلام) امر كرده ولايت و امانت را به اهلش رد كنند يعنى رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) ولايت را به امير المؤمنين (عليه السلام) و آن حضرت هم به ولى بعد از خود واگذار مىكنند و همينطور ادامه مىيابد.
وقتى بنا شد تمام امور دينى عبارت از امانت الهى باشد و بايد اين امانت به اهلش رد شود، يكى از آنها هم حكومت است و به موجب آيهء شريفه بايد هر امرى از امور حكومت، بر موازين عدالت يعنى بر مبناى قانون اسلام و حكم شرع باشد. كسى كه بر مسلمين و جامعهء شهرى حكومت دارد، هميشه بايد جهات عمومى و منافع عامه را در نظر بگيرد و از جهات خصوصى و عواطف شخصى چشم بپوشد.
در آيه دوم مىفرمايد: " يا ايها الذين آمنوا اطيعوا ألله، واطيعوا الرسول، واولوالأمر منكم ". خداوند به مؤمنين امر مىفرمايد: كه از خدا در احكام الهى و از رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) و اولى الامر يعنى ائمه اطاعت و پيروى كنند، از تعاليم و از احكام حكومتى آنان، اطاعت نمايند.
كليه احكام شرع الهى اطاعت شود از امر خداوند است و او امر رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) آن است آنچه كه از خود آن حضرت صادر شود و امر حكومتى مىباشد اطاعت شود.
اطاعت از رسول اكرم و اولى الأمر عين اطاعت از خداست البته اينكه خداى تعالى فرمان داده است كه از رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) و اولى الأمر پيروى كنيم در واقع اطاعت از آنان اطاعت از خدا هم مىباشد.
ولايت از نظر روايات نخستين روايت در اين باب، توقيع شريف حضرت حجت (عج) به اسحاق بن يعقوب است كه مىفرمايد: " أما الحوادث الواقعة فارجعوا فيها الى رواة احاديثنا " (1) در باب