باز استاد عاليقدر شادروان استاد علامه طباطبايى در پاسخ پروفسور " هانرى كربن " استاد فلسفه در دانشگاه " سوربن " فرانسه در مورد غيبت اين چنين ادامه مى دهد:
" تحقق يافتن عدالت جهانى به مفهوم دسترسى هر پديدهء زنده اى به حق خويشتن، بزرگترين فلسفه ظهور امام عصر است و جالب اين است كه بزرگترين فلسفه ظهور در ميان صدها روايات نبوى (صلى الله عليه وآله) و احاديث پيشوايان معصوم (عليه السلام) برقرارى عدل و گسترش آن توصيف شده است....
گره كورى كه نه علم مى تواند با آن همه ريزه كاريهايش، و نه عقل با آن همه دقت و ظرافت كاريهايش، و نه هنر و عاطفه با آن همه نازك انديشىهايش، از جسم و جان بشريت باز كند، جنگها، اختلافات طبقاتى استثمار با شكلهاى گوناگونش، ستمهاى ستمگران و ستمهاى به اصطلاح دادگران ديكتاتورى، اختناق امپرياليسم پشت ديوار كمونيسم و ماركسيسم و امپرياليسم بر پيشانى كاپيتاليسم و نظامات سرمايه دار همه و همه شهادت مى دهند كه عدالت جهانى، مرده است، و جهان داراى مهندس و باغبانى است كه به تواند با معيارهائى تمام، ابعاد انسان را بشناسد، درخت تنومند عدالت جهانى را سرسبز كند و كاخ تكامل انسان و ديگر پديدههاى جاندار را برپا سازد و شيعه معتقد است كه امام محمد بن حسن العسكرى عبد صالح قائم (عج) برپا كنندهء اين عدالت جهانى خواهد بود ". (1) بدين ترتيب مردم جهان عموما، و شيعه و پيروان اهل بيت (عليه السلام) خصوصا، در يك انتظار فرا رسنده به سر مى برند، انتظارى كه اميد آفرين است و تحرك زا و سرشار از فعاليت و حركت و نشاط آور.
انتظار بزرگ استاد شهيد مرتضى مطهرى نيز در اين باره، بيان رسا و جالبى دارد، او ضمن تقسيم انتظار بر دو نوع ويرانگر و اميد آفرين مى گويد: