" انتظار نوعى راهگشائى به سوى آينده، نوعى اميد به سازندگى، و نوعى دلبستگى به آيندهء طالع است برداشت قشرى از قيام و انقلاب مهدى موعود اينست كه صرفا ماهيت انفجارى دارد فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها و تبعيضها و اختناقها و حق كشيها و تباهيها ناشى مى شود در واقع نوعى سازمان يافتن است كه معلول پريشان شدن است. آنگاه كه صلاح به نقطه ى صفر برسد و حق و حقيقت، هيچ طرفدارى نداشته باشد باطل يكه تاز ميدان گردد و جز نيروى باطل نيروئى حكومت نكند فرد صالح در جهان يافت نشود اين انفجار رخ مى دهد و دست غيب براى نجات حقيقت از آستين بيرون مى آيد... اينجا است كه گناه هم فال مى شود و هم تماشا. معصيت هم لذت و كامجوئى است و هم كمك به انقلاب مقدس نهائى....
اين نوع برداشت از ظهور مهدى موعود و اين گونه انتظار فرج كه منجر به نوع تعطيلى در حدود و مقررات اسلامى مى شود، نوع باجگيرى بايد شمرده شود به هيچ وجه با موازين اسلامى و قرآنى وفق نمى دهد ". (1) گفتار پروفسور كربن پروفسور كربن فرانسوى كه اطلاعات وسيع و ذيقيمتى از مطالعات و فلسفهء اسلامى را در بر دارد و در پائيز سال 1330 شمسى مصاحبهء ارزندهاى با استاد فقيد علامه طباطبائى انجام داده اند و در مبحث فوق، نظر جالبى دارد و مى گويد:
" مذهب تشيع (به علت وجود مهدى موعود (عج)) تنها مذهبى است كه رابطه را ميان خدا و خلق براى هميشه ثابت نگهداشته و به طور استمرار و پيوستگى، ولايت را زنده و پابرجا مى دارد. چون مذهب يهود نبوت را كه رابطه اى است واقعى ميان خدا و عالم انسانى، در حضرت كليم (عليه السلام) ختم كرده است و پس از آن به نبوت حضرت مسيح و حضرت محمد (صلى الله عليه وآله) اذعان ننموده و رابطهء مزبور را قطع مى كند. و همچنين نصارى در حضرت مسيح متوقف شده و اهل سنت از مسلمين نيز در حضرت محمد وقوف كرده و با