اين امر، به خوبى روشنگر فزونى فشارها و نامساعد بودن اوضاع بوده است كه مستلزم بروز كرامات و گزارشهاى غيبى از ناحيهء آن حضرت گرديده است.
گويا عامل ديگرى نيز در اين زمينه بى تأثير نبوده است و آن اعتقاد گروهى از شيعيان به امامت " محمد بن على "، برادر حضرت عسكرى، در زمان حيات امام هادى بوده است. اين گروه بر اساس همين پندار او را در محضر امام هادى احترام مى كردند، ولى حضرت با اين پندار، مبارزه مى كرد و آنان را به امامت فرزندش حسن عسكرى راهنمايى مى نمود.
پس از شهادت حضرت هادى گروهى از خيانتكاران و نادانان، همچون " ابن ماهويه " اين پندار را دستاويز قرار داده و به اغواى مردم و منحرف ساختن افكار از امامت حضرت عسكرى مى پرداخت.
اين عوامل دست به دست هم داده و موجب شك و ترديد گروهى از شيعيان در امامت آن حضرت، در آغاز كار گرديده بود، چنان كه برخى از آنان در صدد آزمايش امام برمىآمدند (1) و برخى ديگر در اين زمينه با امام مكاتبه مى كردند. (2) اين تزلزلها به حدى بود كه امام در پاسخ گروهى از شيعيان، در اين زمينه با آزردگى و رنجش فراوانى نوشت:
" هيچ يك از پدرانم، مانند من، گرفتار شك و تزلزل شيعيان در امر امامت نشده اند... ". (3) امام عسكرى براى زدودن زنگار اين شكها و ترديدها، و نيز گاه براى حفظ ياران خود از خطر، يا دلگرمى آنان، و يا هدايت گمراهان، ناگزير مى شد پردههاى حجاب را كنار زده، از آن سوى جهان ظاهر، خبر دهد، و اين، از مؤثرترين شيوههاى جلب مخالفان و تقويت ايمان شيعيان بود.
" ابو هاشم جعفرى " كه قبلا گفتيم يكى از نزديكترين ياران امام بود، مى گويد: هر وقت