از صنعت بشرى قلمداد نموده و بر پريان و فرشتگان نسبت مى دهد.
" المقتدر " در قصر وسيع و مجلل خود يازده هزار مرد خواجه را از روم، يونان و زنگبار نگهدارى مى نمود تا از بانوان حرم سرا مواظبت و مراقبت، نمايند.
اينها گوشههايى از اسرافكارىهاى خلفاى عباسى بود. در برابر اين اسرافكاريها و عياشى ها، زندگى مردم به تار مو يا غمزه و اشارهء يكى از دربانان و مأمورين خلافت عباسى بسته بود. كه با كوچكترين ايماء و اشاره يا خشم ديگر زندگى بر ملت حرام و سرنوشت فرد تعيين مى گرديد چون وقتى قانونى، در كار نباشد اين نمايندگان خدايى!!
هر كارى را خواستند به حساب او، انجام خواهند داد.
افول معنويت در اين شرايط و اوضاعى كه گرايش به ماديات و فساد و تباهى و شيوع عياشى و اهداف كارى از طبقات بالا به پائين سرازير شده بود توجه به معنويات و مسائل اخلاقى و ايمانى، رو به انحطاط و نابودى مى رفت و از توجه به آن مسائل، جز بحث در ظاهر الفاظ و قشر مطالب اسلامى، از قبيل كلام خدا، قديمى بودن الفاظ قرآن، يا جلسات بحث حديث و تفسير خشك و كم اثر، و تشكيل مجالس دستورى مباحثه و مناظره همانند مسابقات قهرمانى بوكس يا فوتبال جهان امروز بود، وجود نداشت در چنين موقعى وظيفه و مسئوليت پرچمدار نهضت معنويت و روحانيت كه پايهء آن با دست تواناى پيامبر اسلام پى ريزى شده بود بر عهدهء رئيس خاندان رسالت، حضرت امام حسن عسكرى (عليه السلام) محول شده بود كه خوانندهء گرامى بهتر مى تواند حدس زند كه شنا بر خلاف جريان آب، و ارشاد و رهبرى مردم، و آشنا ساختن آنان با تعاليم وحى و حقايق ارزندهء اسلام، با چه موانع و مشكلاتى تصادم و تزاحم خواهد داشت و در راه تبليغ با چه موانع و مشكلات صعبى، روبرو خواهد شد؟
از اينرو جهت گيرى پيشوايان دينى در مواجهه با اين تعديات و اجحافات، يك نوع موضع گيرى سلبى و منفى بود و بر اين اساس بود كه اغلب تحت نظر و مراقبت دائمى ايادى و عوامل خلفاى عباسى قرار داشتند و گاهى علاوه بر مراقبت و كنترل دائمى، در