تبسم فرمود آنگاه دستور نشست به من دادند و توضيح فرمودند: آيا هر علمى را عالمى مى تواند تحمل كند؟ خداوند متعال به فرشتگان فرمودند من مى خواهم در روى زمين خليفه اى قرار دهم، گفتند: آيا مى خواهى در روى زمين، موجودى را قرار دهى تا فسادى راه اندازد و خون بريزد در صورتى كه ما تسبيح گويان و سجده كنندگان درگاه تو هستيم. خداوند متعال در پاسخ آنان فرمود: من چيزى را مى دانم كه شماها نمى دانيد آيا ملاحظه مى كنى كه فرشتگان توانستند علم خدا را تحمل كنند؟
ميثم گويد: عرض كردم آيا احاديث شما بالاتر و بزرگ تر از اين مورد است؟ امام (عليه السلام) ادامه دادند يكى ديگر " موسى بن عمران " پيامبر خدا است هنگامى كه تورات به او نازل شد چنين تصور نمود كه در روى زمين، عالم تر و داناتر از او شخص ديگرى وجود ندارد خداوند متعال خواست به او خبر دهد كه عالم تر و دانشمندتر از او هم وجود دارد چون ترسيد كه او به عجب دچار شود پس خداوند او را به دانشمند و عالم ديگرى ارشاد نمود پس بين او و خضر را گرد آورد او كشتى را سوراخ نمود موسى نتوانست تحمل كند، سپس غلامى را كشت، موسى نتوانست تحمل كند، سپس ديوار را به پا داشت باز موسى (عليه السلام) نتوانست تحمل كند (تا اينكه خضر توضيحات لازم را در مورد اين اعمال خود بيان داشت كه در قرآن مجيد آمده است) (1).
و اما پيامبران يكى از آنان همين پيامبر بزرگوار اسلام است مگر او در روز غدير از دست من نگرفت و نگفت: " اللهم من كنت مولاه فعلى مولاه " آيا نتوانستند اين سخن پيامبر خدا را تحمل كنند؟ جز افراد خاصى كه خداوند آنان را مصون داشته است پس بشارت باد بر شما! باز بشارت باد بر شما كه خداوند متعال شما را به امورى اختصاص داده است كه فرشتگان، پيامبران و رسولان را اختصاص نداده است پس نشر وتبليغ فضيلت ما حرج و مشكلى ندارد چون پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) فرموده است: " ما گروه انبياء مردم را جز در محدودهء عقل خود، مورد خطاب قرار نمى دهيم ". (2)