مى دهد برخى از بزرگان آن مكتوبها را تحت عنوان " معادن الحكمة في مكاتيب الأئمه (عليه السلام) " آورده اند كه در مورد امام حسن عسكرى (عليه السلام) در آن كتاب بيست و يك عنوان نامه ثبت شده است كه برخى از آنها در ضمن فضايل آن بزرگوار گذشت. ما اكنون درصدديم كه برخى ديگر از مكاتبات آن گرامى را، در اين قسمت آورده باشم:
9. در پاسخ درخواست دعا نامه اى از ابو هاشم نامى از علاقه مندان آن حضرت (عليه السلام) به خدمت امام رسيد كه در آن درخواست دعا نموده بودند امام (عليه السلام) در پاسخ نوشتند با اين دعا خدا را بخواه:
" يا اسمع السامعين! و يا أبصر المبصرين! و يا أعز الناظرين، و يا أسرع الحاسبين و يا ارحم الراحمين و يا أحكم الحاكمين، صل على محمد وآل محمد، وأوسع لى في رزقى، ومدلى في عمرى، وأمنن على برحمتك، واجعلنى ممن تنتصر به لدينك، و لاتستبدل بى غيرى ".
" اى شنواترين شنوايان! اى بينندهترين بينايان! اى عزيزترين تماشاگران! اى سريع ترين حسابرسان! اى مهربان ترين مهربانان! اى داورترين داوران! درود و رحمت خود را بر محمد وآل محمد عنايت فرما! روزى مرا فراختر، عمر مرا طولانى تر، احسان خود را به من ارزان تر قرار بده و مرا از افرادى قرار بده كه به دين تو كمك نمايم و مرا از آن حالى كه دارم تبديل مفرما! " ابو هاشم مى گويد: وقتى نامه ى امام (عليه السلام) رسيد پيش خود گفتم چه بهتر اين چنين دعا كنم " اللهم اجعلنى في حزبك وزمرتك " امام (عليه السلام) فرمود:
" اين چنين دعا نكن و نگو كه خدايا مرا در حزب و جرگهء خود قرار بده! چون تو هم اكنون، در حزب و گروه خدا هستى، در صورتى كه به خدا و رسول او ايمان داشته باشى و به مقام اولياء عرفان و شناخت داشته و از آنان پيروى نموده باشى، پس بشارت باد! بر تو، بشارت باد بر تو! " (1)