امام (عليه السلام)، در اينجا آورده مى شود تا حدود علاقه و ارتباط آنان روشن گردد:
5. 400 دينار شخصى به نام " ابو يوسف قصير عباسى " مى گويد: من عائلهء سنگينى پيدا كرده بودم كه در تأمين مخارج آنان در عسرت و مضيقه به سر مى بردم. آنچه به دربار خلفاى عباسى و رجال و اشراف آنان نامه نوشته و رفت و آمد داشتم. كوچكترين ثمر و فائدهاى به حال من نداشت، چون همه مست شهوت و غرق جاه و رياست بودند وقتى عبورم به منزل امام حسن عسكرى (عليه السلام) افتاد بدون آنكه صحبت و سؤالى شود امام بدون كوچكترين معطلى و تأخير، بسته اى به من دادند كه محتوى 400 دينار طلا بود من به بركت آن پول توانستم از زير بار مشكلات زندگى و ديون و بدهكارىهاى خود نجات پيدا كردم. (1) 6. 100 دينار شخصى به نام " محمد بن على عباسى " مى گويد: در سر راه عبور امام عسكرى (عليه السلام) به او عرض حاجت كردم تا او از وضع زندگى من آگاهى يافت، به پيشكار خود فرمود: هر چه دارى به او بده. او صد دينار طلا با خود همراه داشت طبق سفارشى امام به من بخشيد. (2) 7. اهدائى به على بن جعفر امام دويست هزار دينار براى " على بن جعفر " فرستاد تا ميان ياران و شيعيان خود تقسيم نمايد تا كمكى به زندگى عمومى آنان كرده باشد. (3) 8. 100 دينار به ابوهاشم از ابوهاشم روايت شده است كه گفت: من در عصر امام حسن عسكرى (عليه السلام) دچار تنگى معيشت شده بودم. خواستم پولى از آن حضرت بگيرم ولى خجالت مى كشيدم.
وقتى كه به منزل وارد شدم آن بزرگوار مبلغ 100 دينار براى من فرستاد و نوشت هر