داشته باشد در روزگار تيره او را درمىيابد، ذليل و ناتوان كسى است كه بازو و مددكارى نداشته باشد ". (1) عرض كردم آقا و سرور من! آيا شما فرزندى داريد؟ فرمودند: من هم اكنون ندارم ولى به خدا قسم من فرزندى خواهم داشت كه روى زمين را از عدل و داد پر خواهد ساخت، و تمثل به اشعارى نمود كه مضمون آن اين است: " شما روزگارى را خواهيد ديد كه فرزندان قهرمان و شيرافكن، در اطراف من صف كشيده اند، " تميم " قبل از آن كه فرزندان او به حد رشد رسيده باشند، در ميان مردم تك و تنها به سر مى برد ". (2) يك واقعه فرح انگيز در دوران امامت او در سال 255 هجرى در شب پانزدهم شعبان، واقعه اى مسرت بخش وفرح انگيزى در خاندان امامت رخ داد كه عموم علاقه مندان اهل بيت را خوشحال و مسرور ساخت و آن ولادت با سعادت حضرت ولى عصر [ارواحنا فداه] بود. نوزادى كه چشم انتظار علاقه مندان اصلاح عمومى به ديدار جمال نورانى و مقدم مبارك او دوخته شده است و در اين انتظار تنها دوستداران اهل بيت نيستند كه ثانيه شمارى مى كنند بلكه اكثريت مردم جهان، چنين انتظار مصلحى را دارند تا جهان از سيطرهء ظلم و جنايت آزاد گردد داستان ولادت آن نوزاد را چنين توصيف كرده اند: " حكيمه خاتون " دختر امام جواد (عليه السلام) كه عمهء امام حسن عسكرى (عليه السلام) بود، خدمت امام در مى آمد و هميشه دعا مى كرد كه خداوند فرزندى به آن حضرت عطا كند او مى گويد: يك روز من به خدمت آن حضرت رسيدم و همانند عادت قبلى دربارهء او دعا كردم امام فرمودند: امشب كه نيمه ماه شعبان 255 است آن مولودى كه ما انتظار آن را داريم متولد خواهد شد تو امشب افطار نزد ما باش! آن شب، شب جمعه بود من گفتم آن نوزاد از كى خواهد بود؟ فرمود از نرجس همان كنيزى كه به من اهداء شده است.
حكيمه خاتون مى گويد: از ميان كنيزان هىچكدام از نرجس پيش من عزيزتر نبودند